آیا پایان حکمرانی گوگل بر اینترنت نزدیک است؟
«یا مثل یه قهرمان میمیری، یا اون قدر زنده میمونی که ببینی تبدیل به یه تبهکار شدی.» این جمله یکی از بهیادماندنیترین دیالوگهای تاریخ سینما است و بهنظرم خیلی خوب حالوهوای دنیای تکنولوژی امروز را در سایه قدرت و انحصارگرایی غولهایی چون گوگل، اپل، فیسبوک و آمازون توصیف میکند. این جمله بهویژه درمورد گوگل صدق میکند؛ استارتاپ کوچکی با شروعی فروتنانه و شعار «شرور نباش» (Don’t be evil) که آمد تا مثل قهرمانهای دنیای کمیک، جستوجوی اینترنتی را متحول و زندگی ما را آسانتر کند؛ اما حالا آنقدر زنده مانده و رشد کرده که به همان تبهکاری که از آن گریزان بود، تبدیل شده است.
روزی که سروکله گوگل از دانشگاه استنفورد پیدا شد، دنیای موتورهای جستوجو دراختیار یاهو و آلتاویستا بود. اما الگوریتم گوگل نتایج بهتری را نشان میداد و بهسرعت توانست رهبری بازار را بهدست بگیرد. بعد با گنجاندن تبلیغات در نتایج جستوجو، ایدهای که از شرکت موتور جستوجوی ناشناخته و منحل شده GoTo گرفته بود، جان دوبارهای به این بازار داد. تصمیم گوگل به اضافه کردن تبلیغات به نتایج جستوجو چنان موفقیتآمیز بود که حتی امروز هم با نزدیک ۱۵۰ میلیارد دلار در سال، درآمدزاترین پلتفرم این شرکت است.
بسیاری موفقیت گوگل در حوزه تبلیغات را به خرید ۳٫۱ میلیارد دلاری شرکت دابلکلیک (DoubleClick) در سال ۲۰۰۷ نسبت میدهند که بزرگترین خرید تاریخ گوگل در آن زمان به حساب میآمد. آن زمان، کمیسیون تجارت فدرال آمریکا که مسئول حمایت از حقوق مصرفکننده است، این تصاحب را مورد بررسی موشکافانه قرار داد؛ اما درنهایت با آن موافقت شد؛ هرچند ویلیام کواچیچ، یکی از کمیسیونرهایی که به تصاحب دابلکلیک رای موافق داده بود، میگوید که از این تصمیم پشیمان است.
چهار سال بعد، این کمیسیون دوباره نگاه خود را به گوگل معطوف و تحقیقاتی را در مورد رفتار ضدرقابتی آن در حوزه جستوجو و تبلیغات آغاز کرد. درنهایت، این کمیسیون یا از گوگل قول گرفت تا برخی از اقدامات تجاریاش را تغییر دهد یا اینکه به این نتیجه رسید که این اقدامات موجه است؛ چراکه خدمات این شرکت و تجربه کاربری را بهبود میبخشد. برخی حتی رابطه خوب دولت اوباما با گوگل را مقصر این تصمیمگیری میدانند.
این روزها، گوگل باردیگر زیر ذرهبین لوایح ضدانحصاری آمریکا قرار گرفته است. دو هفته پیش، گروهی از قانونگذران آمریکا به رهبری سناتور مایک لی، لایحهای دوحزبی موسوم به «رقابت و شفافیت در تبلیغات دیجیتال» (Competition and Transparency in Digital Advertising Act) را مطرح کردند که بهموجب آن، هر شرکتی که از تبلیغات اینترنتی بیش از ۲۰ میلیارد دلار درآمد داشته باشد (ازجمله گوگل و متا)، اجازهی مالکیت چندين بخش از زنجیره تبلیغات را نخواهد داشت.
بدین ترتیب، گوگل باید بین خریدار یا فروشنده بودن یا تبادل تبلیغات بین این دو بخش، یکی را انتخاب کند. این غول دنیای فناوری در حال حاضر در هر سه بخش حضور پررنگی دارد و انگشت اتهاماتی که به سمتش نشانه رفته خبر از سواستفاده از این قدرت برای دستکاری ناعادلانه بازار به نفع خود میدهد؛ اتهاماتی که گوگل حاضر نیست زیر بار پذیرش آنها برود.
سناتور لی در بیانیهای گفت:
نبود رقابت در تبلیغات دیجیتال به این معنی است که بر هر وبسایت مبتنی بر تبلیغات و هر شرکت کوچک و بزرگی که برای رشد کسبوکار خود به تبلیغات اینترنتی متکی است، رانتهای انحصاری تحمیل میشود. این موضوع اساسا مالیاتی بر هزاران کسبوکار آمریکایی و درنتیجه مالیاتی بر میلیونها مصرفکننده آمریکایی وارد میکند.
اما جواب گوگل به این لایحه چه بود؟ طبق انتظاری که از غولهای دنیای فناوری داریم، انکار پشت انکار. گوگل در بیانیهای گفت: «این لایحه اشتباه در زمان اشتباه مطرح شده و مخاطب اشتباهی را هدف گرفته است.» و اینکه ابزارهای تبلیغاتی گوگل، تبلیغات با کیفیتتری را تولید و از حریم شخصی کاربران حفاظت میکنند.
البته این لایحه تنها یکی از انبوه مشکلات ضدانحصاری فعلی گوگل است. اگرچه این مدت توجه رسانهها بیشتر به مسائل ضدانحصاری اپل و متا جلب شده، وضعیت گوگل احتمالاً از هر شرکت فناوری بزرگ دیگری بغرنجتر و خطرناکتر است. دولتهای ایالتی و فدرال چهار پرونده ضدانحصار را به فاصله یک سال از یکدیگر علیه گوگل تنظیم کردهاند.
اکتبر ۲۰۲۰، وزارت دادگستری آمریکا بههمراه ۱۴ دادستان کل ایالت از گوگل پروندهای را علیه اقدامات ظاهراً ضدرقابتی گوگل برای حفظ انحصار موتور جستوجو و ابزارهای تبلیغاتیاش تشکیل دادند. دسامبر همان سال، ۳۸ دادستان کل دیگر شکایتی جداگانه اما مشابه را تنظیم کردند. با در نظر گرفتن این دو پرونده در مجموع، میتوان گفت تمام ایالتهای آمریکا بهجز آلاباما، بهعلاوه پورتوریکو، واشینگتن و گوآم از گوگل بهخاطر انحصار موتور جستوجویش شکایت کردهاند.
همبنیانگذران گوگل، لری پیج (چپ) و سرگی برین، زمانی که گوگل به غول دنیای فناوری تبدیل نشده بود.
جولای ۲۰۲۱، ۳۷ دادستان کل شکایتی را علیه فروشگاه گوگل پلی تنظیم کردند و ۱۷ دادستان کل دیگر نیز بابت بخش تبلیغات گوگل که در لایحه لی آمده است، از این غول دنیای فناوری شاکی هستند. حالا به اینها، شکایت اپیک گیمز و مچ گروپ از گوگل پلی و احتمالاً پروندههای بیشتری از سمت وزارت دادگستری را اضافه کنید تا متوجه وخامت وضعیت غول موتور جستوجو شوید. درضمن، موجی از قوانین ضدانحصار علیه شرکتهای فناوری بزرگ در سرتاسر دنیا در جریان است که اوضاع را برای گوگل از این هم بدتر میکند.
هنوز برای پیشبینی سرنوشت لایحه لی خیلی زود است؛ اما آنچه مسلم است این است که تا تصویب دو لایحه ضدانحصار دوحزبی موسوم به طرح قانون بازارهای برنامه باز (Open App Markets Act) و قانون نوآوری و انتخاب آنلاین آمریکا (American Innovation and Choice Online Act) چیزی نمانده است و احتمالاً تا پایان تابستان این اتفاق خواهد افتاد.
هر دو طرح درصورت تصویب، گوگل را از ارجحیت دادن به محصولات و خدمات خود در پلتفرمهایی منع میکند که مالک و مدیر آنها است. بهعنوان مثال، گوگل مجاز نخواهد بود محصولات خود را در نتایج جستوجو بالاتر از محصولات دیگر قرار دهد؛ مگر اینکه این محصولات بهطور طبیعی و بدون اعمال نفوذ گوگل این جایگاه را به دست آورده باشند.
تمام این پروندهها و لایحهها حاکی از نفوذ و قدرت بیحدواندازه گوگل است. این شرکت که زمانی کل خدماتش در حد یک موتور جستوجوی ساده و کوچک بود، حالا چنان در تمام فعالیتهای آنلاین ما ریشه دوانده که تصور اینترنت بدون آن تقریباً ناممکن است. بااینحال، مسئله اینجا است که شاید این قدرت بهطور ناعادلانهای بهدست آمده و حفظ شده باشد؛ بهطوری که به کسبوکار شرکتهای رقیب و حقوق مصرفکننده آسیب رسانده، حتی با وجود اینکه بسیاری از محصولات گوگل محبوب و رایگان هستند.
اینکه چه شد گوگل در مدت ده سال از زمانی که دولت آمریکا به این نتیجه رسید اقدامات این شرکت تهدیدی برای فضای رقابتی و حقوق مصرفکننده نیست، به جایی رسیده که لایحه پشت لایحه علیه آن تنظیم میشود، شاید به این حقیقت برگردد که دنیا پتانسیل گوگل به قدرتمندتر و بانفوذتر شدن در نبود هیچ نظارت و کنترلی را دستکم گرفته بود؛ اما گوگل دیگر آن شرکت ۱۰ سال پیش نیست و بهنظر میرسد روز حسابرسی ضدانحصار آن سرانجام فرا رسیده است. حالا باید منتظر ماند و دید این حسابرسی قرار است چقدر به ضرر گوگل تمام شود.
گوگل چطور به رقبا لطمه میزند؟
بهگفته لوتر لو، یکی از معاونان ارشد پلتفرم یلپ (Yelp) و منتقد دیرینه گوگل، لایحههای جدید نقطه اوج بیش از یک دهه تلاش برای گشودن چشم قانونگذاران به این حقیقت است که گوگل بهطور غیرقانونی قدرت خود را تثبیت کرده و از آسیب زدن به شرکتهای دیگر نظیر یلپ، سود برده است.
شرکت یلپ پلتفرمی برای اشتراکگذاری دیدگاه در مورد رستورانها و کافهها را دراختیار کاربران قرار میدهد؛ زمانی که گوگل نسخه اشتراکگذاری دیدگاه کاربران خودش را راهاندازی کرد، یلپ خود را در رقابت شکستخوردهای با این غول دنیای فناوری دید،؛ چراکه گوگل نظرات کاربران پلتفرم خودش را بالای نتایج موتور جستوجوی خود، یعنی بالاتر از نتایج ارگانیک یلپ قرار میدهد.
داستان به یلپ ختم نمیشود. شرکتهای بسیاری هستند که میگویند حکمرانی گوگل بر اینترنت عملا آنها را از گردونه رقابت حذف کرده است. گوگل میگوید در تمام بازارهایش رقیب دارد؛ اما بیشترین سهم هر یک از این بازارها همچنان دراختیار خودش است. اگرچه گوگل از اعلام آمار و ارقام رسمی سر باز میزند، تخمین زده میشود که در حوزه موتورهای جستوجو، تقریباً ۹۰ درصد بازار جهانی دراختیار این شرکت است.
در حوزه مرورگرهای وب، گوگل کروم ۶۵ درصد و در حوزه سیستم عامل موبایل، اندروید حدود ۷۰ درصد بازار جهانی را دراختیار دارد. محصولات دیگر گوگل نیز در دستهبندی خود پیشتاز هستند؛ از جمله یوتیوب، جیمیل و البته پلتفرم تبلیغات اینترنتی کسبوکارها.
گوگل میگوید اکوسیستمش به نفع همه است؛ اما شرکتهای کوچک میگویند آنها را از رقابت حذف کرده است.
در آمریکا، بزرگ و موفق بودن شرکت و حتی داشتن انحصار خلاف قانون نیست؛ اما زمانی که شرکتی از نفوذ خود برای حذف رقبا و آسیب زدن به مصرفکننده استفاده میکند، آن وقت است که قوانین ضدانحصار گریبانگیرش میشود.
دو لایحهای که وزارت دادگستری بههمراه ۱۴ ایالت و ۳۸ ایالت دیگر مطرح کرده است، انحصارطلبی موتور جستوجوی گوگل را هدف قرار دادهاند. پرونده وزارت دادگستری بر «توافقهای انحصاری» تمرکز دارد که ظاهراً گوگل با سایر شرکتها برای تسلط موتور جستوجوی خود بسته است. گوگل تنها در مرورگر کروم موتور جستوجوی پیشفرض نیست، بلکه در سافاری اپل و فایرفاکس موزیلا نیز به همین شکل است.
مسئله این است که اپل و موزیلا لزوما گوگل را به این دلیل انتخاب نکردند که فکر میکردند بهترین موتور جستوجو است؛ بلکه گوگل برای این انتخاب با آنها قراردادهای هنگفت بسته است. گفته میشود که گوگل سالانه میلیاردها دلار به اپل و صدها میلیون دلار به موزیلا پول میدهد تا اجازه دهند گوگل، موتور جستوجوی پیشفرضشان باشد. این پول بخش عظیمی از بودجه موزیلا و بخش زیادی از سود اپل را تشکیل میدهد و مشخص است که چرا این دو شرکت حاضر به بستن این قرارداد شدهاند.
اگر برایتان سؤال شده که «چرا گوگل برای اینکه موتور جستوجوی پیشفرض مرورگرها باشد، حاضر است تا این حد هزینه کند؟» جواب این است که این شرکت از تبلیغاتی که در نتایج جستوجوی پلتفرم خود نشان میدهد، بسیار بیشتر از مبلغ این قراردادها بهدست میآورد. علاوهبراین، گوگل بهعنوان شرکتی که برپایه داده بنا شده، با سرککشیدن به اینکه کاربران در اینترنت بهدنبال چه هستند، به رشد سایر بخشهای کسبوکارش کمک میکند.
موتور جستوجوی DuckDuckGo رقیب گوگل است؛ اما دادههای کاربران را جمعآوری نمیکند و اتفاقا بههمیندلیل، برخی از کاربران آن را به گوگل ترجیح میدهند. بااینحال، این موتور جستوجو تنها ۲٫۵۳ درصد از کل سهم بازار تحت حاکمیت گوگل را دراختیار دارد. دلیلش هم بهگفته DuckDuckGo، این است که برای کاربران تغییر موتور جستوجوی پیشفرض که در اکثر مواقع گوگل است، کار دشواری در پیش دارند؛ چون گزینه مربوط به آن زیر تنظیمات پرپیچوخمی پنهان شده و بسیاری از کاربران حتی نمیدانند که میشود موتور جستوجو را تغییر داد.
کمیل بازباز، یکی از معاونان DuckDuckGo، دراینباره گفت:
مردم تصمیم نمیگیرند از گوگل استفاده کنند؛ بلکه این تصمیم برایشان گرفته میشود. گوگل میخواهد کاربران به استفاده از موتور جستوجوی آن ادامه دهند تا دادههای رفتاری آنها را جمعآوری کند و بعد، از این دادهها طوری استفاده میکند تا کاربران همچنان به استفاده از گوگل ادامه دهند؛ دور باطلی که کاربران را به استفاده از محصولات گوگل پایبند نگه میدارد.
دراینمیان، خود گوگل طور دیگری به این قضیه نگاه میکند. کنت واکر، رئیس امور جهانی این شرکت، در بیانیهای در واکنش به پرونده وزارت دادگستری گفت:
مردم به این دلیل که مجبور هستند یا نمیتوانند جایگزینی پیدا کنند، از گوگل استفاده نمیکنند. این پرونده هیچ کمکی به مصرفکنندگان نخواهد کرد. برعکس، بهزور و بهطور غیرطبیعی به موتورهای جستوجوی جایگزین با کیفیت پایینتر اولویت میدهد، قیمت گوشیها را افزایش میدهد و دریافت خدمات جستوجویی را که کاربران بهدنبال آن هستند، دشوارتر میکند.
واکر همچنین اشاره کرد که گوگل، تنها شرکتی نیست که از این نوع قراردادها میبندد و در این زمینه با موتور جستوجوی بینگ مایکروسافت در رقابت است. بهجز موتور جستوجو، پای فروشگاه گوگل پلی نیز به دعواهای حقوقی باز شده است. شکایتی که علیه گوگل پلی وارد است، به اتهاماتی شباهت دارد که اپ استور اپل را هدف گرفته است، با این تفاوت که اپل تنها اجازه حضور یک اپ استور را در اکوسیستم خود مجاز کرده است. این در حالی است که دستگاههای اندرویدی اجازه دارند از فروشگاههای مختلف و حتی بهطور مستقیم از وبسایت خود توسعهدهندگان، اپلیکیشن مدنظرشان را دانلود و نصب کنند.
گوگل به توسعهدهندگان و سازندگان موبایل پول میدهد تا از استفاده از اپ استورهای جایگزین خودداری کنند.
باوجوداین، شکایتی که علیه گوگل مطرح شده، عنوان میکند که این شرکت شرایط را برای حضور فروشگاههای جایگزین بسیار دشوار کرده است. گوگل به توسعهدهندگان و سازندگان موبایل پول میدهد تا از ایجاد فروشگاه خود یا استفاده از فروشگاههای جایگزین خودداری کنند و حتی به آنها پول میدهد تا اپلیکیشنهای گوگل را روی گوشیهایی که میفروشند، بهطور پیشفرض نصب کنند.
دستگاههایی که از نسخه اندروید گوگل استفاده میکنند، حتماً باید گوگل پلی را روی خود نصب داشته باشند. علاوهبراین، این دستگاهها حتی زمانی که کاربران میخواهند از جایی غیر از گوگل پلی برنامه نصب کنند، پیام هشدار میدهند تا آنها را از این کار منصرف کنند.
نتیجه تمام این اقدامات این است که ۹۵ درصد اپلیکیشنهای اندرویدی در آمریکا مستقیماً از گوگل پلی دانلود میشوند. این آمار تکاندهنده نشان میدهد که گوگل پلی برخلاف ادعای گوگل، بهاندازه اپ استور اپل، روی گوشیهای اندرویدی انحصار دارد.
اندی ین، مدیرعامل شرکت پروتون (Proton)، شرکت ارائهدهنده سرویس خدمات ایمیل رمزنگاریشده پروتونمیل و سایر نرمافزارهای مبتنیبر حریم شخصی، از انحصار گوگل پلی به ستوه آمده است. او میگوید استفاده از اپ استور جایگزین «ازلحاظ فنی ممکن، اما درعمل غیرممکن» است و این «خودکشی» است اگر پروتون اپلیکیشنهایش را در گوگل پلی قرار ندهد.
بااینحال، استفاده از گوگل پلی بدینمعنی است که پروتون به استفاده از خدمات همان شرکتی تن داده که سازنده بزرگترین رقیبش، یعنی جیمیل است. پروتون مجبور است بهدلیل استفاده از سیستم پرداخت درونبرنامهای گوگل، ۱۵ تا ۳۰ درصد از فروش اپلیکیشنهایش را بهعنوان حق کمیسیون به گوگل بدهد.
باوجوداین، گوگل میگوید که درمقایسهبا اپل «انتخاب و آزادیعمل بیشتری» را در فروشگاههای اپلیکیشن ارائه میدهد و نهتنها با دیگر اپ استورهای اندرویدی، بلکه با اپ استور اپل نیز در رقابت است. گوگل اضافه میکند حق کمیسیونی که از توسعهدهندگان اپلیکیشن دریافت میکند، تقریباً با سایر اپ استورها برابر است.
علاوهبر پرونده گوگل پلی و دو پرونده مربوط به موتور جستوجوی گوگل، گروه کوچکتری از دادستانهای کل ایالت شکایتی را علیه پلتفرم تبلیغات اینترنتی گوگل مطرح کردهاند؛ یعنی تمام خدمات تبلیغاتی که گوگل خارج از فضای یوتیوب ارائه میدهد.
حتماً برای شما هم بارها پیش آمده است که وقتی محصولی را در وبسایتی جستوجو میکنید، تبلیغات مربوط به آن محصول را در چند وبسایت دیگر نیز مشاهده میکنید. کسی که به تمام جستوجوهای اینترنتی شما سرک میکشد و از آن برای نمایش تبلیغات هدفمند استفاده میکند، کسی نیست جز گوگل. این شرکت از سال گذشته از همین تبلیغات بیش از ۳۰ میلیارد دلار درآمد داشته است.
سازوکار دنیای تبلیغات اینترنتی پیچیده و مبهم است؛ اما بهطورکلی، شکایتی که علیه گوگل مطرح شده، بهدلیل تسلط کامل این شرکت در دنیای تبلیغات دیجیتال و دراختیارداشتن سهام در هر بخش از زنجیره این فرایند است. اصلاً گوگل برای دستیابی به این تسلط بود که شرکت دابلکلیک را ۱۵ سال پیش خرید و برای افزایش دامنه این نفوذ، مرتب در حال خرید شرکتهای تبلیغات آنلاین دیگر است.
طبق این شکایت، اندازه شرکت گوگل و کنترل آن بر بازار راه رقابت شرکتهای دیگر را در حوزه تبلیغات آنلاین بسته است. گوگل میگوید در این حوزه رقیبان زیادی دارد؛ اما فقط آمازون است که مثل گوگل در تمام بخشهای فرایند تبلیغات آنلاین سهام دارد. علاوهبراین، شرکتهای دیگر به کوهی از دادههای کاربری دسترسی ندارند که گوگل برای مؤثرتر و هدفمند کردن تبلیغات استفاده میکند،.
گوگل میگوید کمتر یا برابر با میانگین هزینههای تبلیغات از مشتریان خود پول میگیرد و اینکه رقیبان زیادی دارد و کلاً هزینههای تبلیغات در طول سالها کاهش یافته است؛ اما کارشناسان میگویند باید این سؤال مهم را مطرح کرد که اگر گوگل در تمام بخشهای این صنعت حضور نداشته بود، الان وضعیت دنیای تبلیغات چطور بود؟ اگر بهجای یک شرکت، دو یا سه شرکت دیگر نیز برای تبلیغات باهم رقابت میکردند، آیا هزینهها، کیفیت و نوآوری وضعیت بهتری نمیداشت؟ فکر میکنم جواب اکثر ما به این سؤال مثبت باشد.
گوگل چطور به کاربران لطمه میزند؟
سؤالی که احتمالاً ذهن شما را به خود مشغول کرده، این است که «چطور رفتار انحصارگرانه گوگل به کاربران آسیب میزند؟» هرچه باشد، بسیاری از محصولات گوگل رایگان هستند و اینطور نیست که نبود رقابت باعث افزایش قیمت آنها شده باشد. مطمئناً همهی شما بهطور مرتب از یکی از چندین سرویس رایگان گوگل استفاده میکنید و احتمالاً از آن راضی هم هستید.
اگر میخواهید آسیبی را درک کنید که گوگل به مصرفکننده وارد کرده است، باید به این فکر کنید که با حکمرانی گوگل در اینترنت ما کاربران از چه چیزهایی محروم شدهایم. گوگل بدیندلیل محبوبترین موتور جستوجو شد که توسعهدهندگان آن موفق به پیداکردن راهی شدند که نتایج جستوجو را بهتر و سریعتر از رقبا نمایش دهند.
ما نمیدانیم آیا اپل میتوانست موتور جستوجوی بهتری از گوگل را توسعه دهد؛ چون گوگل میلیاردها دلار به کوپرتینونینها پول میدهد تا فکر این کار هرگز به سرشان نزند. همچنین، نمیدانیم که موتور جستوجوی گوگل میتوانست در حضور رقابت جدی بهتر از وضعیت کنونیاش باشد؛ زیرا مایکروسافت خیلی تلاش کرد تا بینگ رقیب جدی موتور جستوجوی گوگل باشد؛ اما تنها ۳ درصد از کل بازار را دراختیار دارد.
با افزایش قدرت و نفوذ گوگل، این شرکت طراحی صفحه نتایج جستوجو را از فهرست سادهای از لینکها که کاربران را بهسرعت از پلتفرم گوگل به وبسایت مدنظر هدایت میکرد، تغییر داد تا کاربران وقت بیشتری را در خودِ صفحه جستوجو بگذرانند. براساس گزارش ۲۰۲۰، شرکت Markup که رفتار شرکتهای فناوری بزرگ جهان را تجزیهوتحلیل میکند، پیداکردن نتایج جستوجوی ارگانیک در گوگل هرروز سختتر و سختتر میشود؛ چون بسیاری از مقالات و محصولات خود گوگل، ازجمله تبلیغاتش، فضای بیشتری از صفحه نتایج را به خود اختصاص دادهاند.
گوگل این گزارش را «ناقص و گمراهکننده» توصیف میکند و میگوید این امکانات اضافی نتایج جستوجو را بهبود بخشیده است؛ اما اگر پیشنهادهای خود گوگل بهخوبی نتایج ارگانیک نباشند و گزارش Markup هم نشان میدهد که گاهی اوقات همینطور است، آن وقت باید گفت گوگل از قدرتش برای هدایت کاربران بهسمت محصولات کمکیفیتتر سوءاستفاده میکند.
گوگل به ما بهترین نتایج مربوط به خدمات خودش را نشان میدهد؛ اما این نتایج الزاماً برای همه ما بهترین انتخاب نیستند. همچنین، اپلیکیشنهایی که از سیستم پرداخت درونبرنامهای گوگل استفاده میکنند، باید به این شرکت تا ۳۰ درصد حق کمیسیون بدهند که این هزینهها احتمالاً از جیب مصرفکنندگان جبران میشود.
بهگفته اندی ین، مدیرعامل پروتون، این حق کمیسیون بهنوعی مالیات اینترنتی محسوب میشود. این هزینهها به مصرفکنندگان تحمیل میشود؛ چون تنها توسعهدهندگانی که ۳۰ درصد حاشیه سود داشته باشند، میتوانند قید افزایش قیمت را بزنند؛ درغیراینصورت، این کاربران هستند که باید برای اپلیکیشنها پول بیشتری پرداخت کنند.
این افزایش هزینهها احتمالاً درباره تبلیغات اینترنتی نیز صدق میکند و مبلغی که شرکتها برای تبلیغات در گوگل پرداخت میکنند، در قیمت نهایی محصول لحاظ میشود. افزونبراین، وقتی حق کمیسیون گوگل از تبلیغات اینترنتی زیاد باشد؛ یعنی وبسایتی که این تبلیغات را میزبانی میکند، پول کمتری از آنچه باید دریافت میکند. اگر هم محتوای وبسایت رایگان باشد، نمیتواند برای جبران هزینه، از کاربران پول بگیرد و این کمبود بودجه درنهایت به تولید محصولاتی با کیفیت کمتر منجر میشود.
آیا گوگل میتواند از این وضعیت بدون هیچ آسیبی بیرون بیاید؟
مدل کسبوکار گوگل هرگز بهاندازه امروز درمعرض تهدید قرار نگرفته است؛ بااینحال، پروندههای قضایی، بهویژه پروندههای ضدانحصار، سالها طول میکشد تا به نتیجه برسند و نتیجه هم همیشه آن چیزی نیست که مدنظر دولت است. برای مثال، پرونده وزارت دادگستری علیه گوگل پاییز ۲۰۲۰ تشکیل شد و قرار نیست تا پاییز ۲۰۲۳ دادگاهی شود. آیا ممکن است تمام این دادستانهای کل و وزارت دادگستری درباره گوگل اشتباه کرده باشند؟
آدام کواچویچ که در تحقیقات کمیسیون فدرال تجارت، رئیس ارتباطات سیاست عمومی گوگل در آمریکا بود، بر این باور است که پروندههایی که اخیراً علیه موتور جستوجوی گوگل مطرح شدهاند، احتمال پیروزی بیشتری از پروندهی سال ۲۰۱۳ ندارند. آن زمان کمیسیون تصمیم گرفته بود پروندهای را پیگیری نکند که میگفت موتور جستوجوی گوگل نمایش داراییهای خود را به محصولات شرکتهای رقیب مثل Yelp ترجیح میدهد.
بهگفته کواچویچ، کمیسیون فدرال تجارت صراحتاً اذعان کرد که اگر بخواهد این پرونده را پیگیری کند، با مشکلات قانونی مواجه میشود و این مشکلات هنوزهم وجود دارند. از دیدگاه او، همین که برخی از اعضای کنگره اکنون احساس کردهاند که به تصویب قوانین جدید برای رسیدگی به همین مشکلات نیاز دارند، نشان میدهد که گوگل کاری خلاف قوانین کنونی انجام نداده است.
لوایح ضدانحصار کنگره که تابستان گذشته مطرح شد، میتواند مسیر سریعتری برای ایجاد تغییر باشد؛ هرچند تأثیر چندانی بر مدل کسبوکار گوگل نخواهند گذشت. اتفاقاً کواچویچ هم دل خوشی از این لوایح ندارد. او که حالا مدیرعامل شرکتی به نام Chamber of Progress است و بودجهاش را شرکتهای فناوری بزرگ چون گوگل و اپل و آمازون تأمین میکنند، درصورت تصویب این لوایح، کسبوکارش نیز آسیب خواهد دید.
کواچویچ و شرکتش از زمان تشکیل این پروندهها، از آنها انتقاد کردهاند و مدعی هستند که این لوایح از ارائه برخی از خدمات غولهای دنیای فناوری جلوگیری میکنند یا آنها را به انجام کاری مجبور میکنند که محصولاتشان را با مشکلات امنیتی روبهرو میکند.
بازیگران آسیبخورده انحصارطلبی گوگل، ازجمله پروتون و یلپ، معتقدند که این لوایح تأثیر بزرگی بر عادلانهترکردن قوانین بازی خواهند گذاشت. مدیرعامل یلپ از طرح این لوایح استقبال میکند و میگوید که بعید است در طول زندگی حرفهایاش، شاهد واکنش دیگری از سمت قانون علیه انحصارطلبی و افزایش نفوذ شرکتهای فناوری بزرگ باشد.
دیدگاه شما درباره قدرت و نفوذ گوگل چیست؟ آیا وادارکردن گوگل به ازدستدادن بخشی از این قدرت بهنفع بازار و مصرفکننده خواهد بود یا آنطورکه گوگل مدعی است، باعث آسیبهای بیشتری میشود؟