آیا استراتژی IDM 2.0 پت گلسینگر فرشته نجات اینتل خواهد بود؟
مهر ماه سال گذشته، پت گلسینگر، مدیرعامل اینتل، پشت تریبونی در خارج از شهر فینیکس قرار گرفت تا احداث دو کارخانه جدید تراشهسازی با سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری را در آریزونا اعلام کند؛ پروژهای که اینتل امیدوار است پس از اتمام در سال ۲۰۲۴، این شرکت را به پیشتازی در دنیای نیمههادیها بازگرداند که یکی از بازارهای رقابتی سودآور و چالشبرانگیز و نفسگیر دنیا است.
پروژه ساخت دو فَب جدید در آریزونا بخشی از استراتژی IDM 2.0 اینتل است که سال گذشته در چنین روزهایی بهعنوان چشمانداز جدید این شرکت برای آینده معرفی شد. امروز و یک سال پس از روی کار آمدن گلسینگر و در سایهی اعلام سرمایهگذاری کلان اینتل برای کاهش وابستگی به آسیا، شاید فرصت مناسبی باشد تا به جزئیات این استراتژی و وضعیت اینتل در طول یک سال گذشته نگاهی بیندازیم.
پیش از آن، بیایید حال و روز اینتل را قبل از مدیریت گلسینگر یک بار دوره کنیم. در طول تاریخ، اینتل گامهای بزرگی برداشته تا به قانون مور پایبند بماند؛ قانونی که میگوید اندازهی ترانزیستورها هر ۱۸ تا ۲۴ ماه دو برابر میشوند. این شرکت تا حد زیادی موفق شد از این قانون پیروی کند و تا مدتها چند پله جلوتر از رقبایش قرار داشت؛ اما در سال ۲۰۱۵، اینتل دچار لغزش شد و اعلام کرد تولید تراشههای مبتنیبر فناوری ۱۰ نانومتری آن با تأخیر مواجه شده است. در سال ۲۰۱۷، تأخیر دیگری اعلام شد و خیلی زود، این غول صنعت تراشهسازی نهتنها همپای رقبا نبود؛ بلکه از آنها عقب افتاد.
پت گلسینگر فوریهی ۲۰۲۱ مدیرعامل اینتل شد. تجربهی حضور او در اینتل به ۳۰ سال میرسد.
در این شرایط، اپل، گوگل، آمازون و سایر شرکتها تصمیم گرفتند بهتدریج تراشههای سفارشیسازیشده خودشان را جایگزین تراشههای استاندارد اینتل کنند. بعد همهگیری کرونا و کمبود تراشه دامن صنعت نیمههادی را گرفت و سازندگان تراشه را برای افزایش تولید وارد مرحلهی جدیدی از رقابت کرد؛ هرچند بسیاری از آنها حتی قبل از همهگیری نیز توان تولید تراشهی اضافه را نداشتند.
با وجود وضعیت بغرنج کمبود تراشه، اینتل و رقبا تا مدتها عجلهای برای ساخت فبهای جدید نداشتند؛ چراکه ساخت کارخانههای تولید تراشه بهشدت پرهزینه است و اگر تقاضای مستمر خریداران وجود نداشته باشد، شرکتهای نیمههادی به صرف این هزینهی هنگفت تمایلی ندارند. برای درک هزینههای ساخت و تجهیزات فب، کافی است دستگاه EUV را در نظر بگیرید که برای ساخت تراشههای پیشرفته لازم است و بیش از ۱۲۰ میلیون دلار قیمت دارد. اگر شرکتی بخواهد در این صنعت حرفی برای گفتن داشته باشد، باید سالانه بیش از ده دستگاه EUV را بهمدت چند سال بخرد.
استمرار اختلال در زنجیرههای تأمین و فروکشنکردن تب تقاضا از یک سو و نگرانی ازجاماندن از رقبا از سوی دیگر، اینتل را بر آن داشت تا به انجام کاری روی آورد که در طول تاریخ شرکتهای بسیاری از آن اجتناب کردهاند؛ ساخت فبهای جدید و تولید تراشه برای مشتریان دیگر.
به موفقیت کنونی TSMC نگاه نکنید. پیش از تبدیلشدن این شرکت تایوانی به غول دنیای تراشه، هیچیک از شرکتهای نیمههادی به پذیرش مدل فاندری تمایلی نداشتند؛ چراکه ورود به این حوزه ریسک بزرگی بهشمار میرفت و اعتقاد بر این بود که سود تراشههای کامپیوتری از طراحی و فروش آنها بهدست میآید، نه از ساخت آنها. باوجوداین، TSMC ثابت کرد فعالیت صرف در بخش فاندری و تولید تراشه برای مشتریان نهتنها عملی است؛ بلکه بهطرز چشمگیری نیز سودآور است.
مشکل بزرگ اینتل پس از روی کار آمدن گلسینگر این بود: آیا آمریکا میتواند بدون ورود به حوزهی ساخت تراشه، موقعیت پیشتاز خود را در صنعت تکنولوژی حفظ کند؟ جوابی که این شرکت به آن رسید، این بود: خیر، پیشتازی در دنیای تکنولوژی بدون ورود به حوزهی ساخت تراشه ممکن نیست. بدینترتیب، گلسینگر در نخستین روزهای آغاز مدیریتش در اینتل از استراتژی IDM 2.0 پرده برداشت.
استراتژی IDM 2.0؛ راه بازگشت اینتل به «رهبری بیشک و تردید»؟
تا چند سال، اینتل وقت و منابع زیادی را صرف سرمایهگذاریهای بهشدت پرهزینه و پرزرقوبرق جدید بازار کرد که درعمل سودی برایش نداشت؛ از دستگاههای پوشیدنی در سال ۲۰۱۴ گرفته تا پهپاد و ربات در سال ۲۰۱۵، حوزهی واقعیت مجازی در سال ۲۰۱۶، خودروهای خودران در سال ۲۰۱۷، عینکهای هوشمند در سال ۲۰۱۸ و شبکهی اینترنت 5G در سال ۲۰۱۹.
آن روزها برای اینتل دیگر به سر رسیده و تنها راه رو به جلو، راه تراشه و بهطور دقیقتر، استراتژی IDM 2.0 است. اینتل با IDM 2.0، استراتژی خود را دربارهی چگونگی ساخت پردازنده و انتخاب مشتریانش بازنگری خواهد کرد و امیدوار است این استراتژی قدرت این شرکت را بهعنوان یکی از معدود «تولیدکنندگان دستگاههای یکپارچه» موسوم به IDM بار دیگر به رخ بکشد که کار طراحی، تولید و فروش محصولات نیمههادی را باهم انجام میدهند.
بهطورکلی، استراتژی IDM 2.0 سه حوزه را در برمیگیرد: ۱. افزایش تولیدات داخلی اینتل؛ ۲. گسترش استفاده از فاندریهای دیگر نظیر TSMC از سال ۲۰۲۳؛ ۳. خدمات فاندری اینتل (Intel Foundry Service). فاندری اینتل واحد جدید و مستقلی که قرار است برای اولینبار در تاریخ این شرکت، برای تراشهسازهای بدون فبی چون کوالکام تراشه بسازد. درادامه، با جزئیات این استراتژی بیشتر آشنا خواهید شد که بهگفتهی گلسینگر، به افزایش ظرفیت تولید تراشه و بازگشت اینتل به جایگاه «رهبری بیشک و تردید خواهد انجامید.
پروژه ۲۰ میلیارد دلاری ساخت دو فب جدید در آریزونا
اینتل در راستای استراتژی IDM 2.0، قرار است ۲۰ میلیارد دلار در ساخت دو کارخانهی تراشهسازی جدید در ایالت آریزونا سرمایهگذاری کند که تا سال ۲۰۲۴ تکمیل خواهد شد. بهگفتهی گلسینگر، فبهای جدید برای محصولات خود اینتل و ساخت تراشههای طراحیشدهی شرکتهای دیگر بهکار خواهند رفت. در این فبها، از دستگاههای EUV نیز برای تولید تراشههای مبتنیبر تکنولوژی ۷ نانومتری و پیشرفتهتر استفاده خواهد شد. بهگفتهی گلسینگر، احداث این فبها به تحقق «رهبری بیشک و تردید» اینتل در حوزهی زنجیره تأمین و تولید تراشه و توسعهی فناوری ساخت کمک خواهند کرد.
گسترش استفاده از فاندریهای دیگر نظیر TSMC برای تولید تراشه
استفاده اینتل از فاندریهای خارجی برای تولید تراشه موضوع جدیدی نیست؛ اما با استراتژی IDM 2.0، اینتل تولید محصولات مهمی که پیشتر خودش تولید میکرد (ازجمله پردازندههای سرور و پیسی که قرار است سال ۲۰۲۳ عرضه شوند)، به فاندریهای دیگر، بهویژه TSMC، سامسونگ، GlobalFoundries و UMC برونسپاری خواهد کرد. این فاندریها بهمنظور حمایت از رویکرد ماژولار جدید اینتل برای ساخت تراشه با استفاده از «کاشی» (چیپلت) بهکار گرفته خواهند شد؛ بدینترتیب که تراشهها با درنظرگرفتن فناوریهای متفاوت ساخت، هزینه، زنجیره تأمین و عملکرد ساخته خواهند شد.
اینتل در پردازندههای آینده خود از تکنولوژی بستهبندی سهبُعدی Foveros 3D برای پشتهسازی کاشیها بهطور عمودی استفاده کرده است. یکی از این محصولات، پردازنده پونته وکیو با ۴۷ چیپلت و ۱۰۰ میلیارد ترانزیستور است که بهادعای گلسینگر، عملکردی معادل ابررایانه ۱۳ ساله IBM خواهد داشت. بهقول گلسینگر، دنیا در حال فاصلهگرفتن از سیستم-روی-چیپ و حرکت بهسمت سیستم-در-بسته است.
بازگشت به مدل «تیکتاک» در سه تا چهار سال آینده
گلسینگر وعده داده است که استراتژی IDM 2.0 اینتل را تا سال ۲۰۲۴ یا ۲۰۲۵ به پیشتازی در حوزهی پردازنده بهکمک رویکرد «تیکتاک» باز خواهد گرداند. اینتل بهکمک مدل تیکتاک، سالها به قانون مور پایبند بود و هر دو یا چند سال، اندازهی ترانزیستورها را طبق برنامه کوچکتر میکرد؛ اما وقتی این شرکت نتوانست تراشههای ۱۰ نانومتری را طبق برنامه تولید کند، مدل تیکتاک را در سال ۲۰۱۶ کنار گذاشت تا روی بهبود معماری تراشههایش متمرکز شود. بهگفتهی گلسینگر، استراتژی IDM 2.0 حالا به اینتل کمک خواهد کرد تا مدل تیکتاک را از نو احیا کند و تولید تراشههایش را مطابق برنامه جلو ببرد.
واحد خدمات فاندری اینتل؛ کسبوکار جدید برای تولید تراشه برای دیگران
بهنظر میرسد اینتل از تلاش ناموفق قبلی خود برای راهاندازی کارخانهی ساخت تراشه در سال ۲۰۱۸ که پس از پنج سال منحل شد، درس گرفته است و اینبار واحد مستقلی با عنوان Intel Foundry Services راهاندازی کرده است که مستقیماً به شخص گلسینگر گزارش میدهد و قرار است به شرکتهایی که تراشههایشان را تولید میکنند، خدمات فاندری ارائه دهد. این کسبوکار جدید به رهبری راندهیر تاکور، یکی از مدیران اجرایی اینتل، قرار است به تأمینکنندهی بزرگی با توانایی تولید تراشه برای شرکتهای آمریکایی و اروپایی تبدیل شود.
گلسینگر از ارائهدهندگان خدمات ابری و اپل بهعنوان شرکتهایی نام برده که اینتل مایل است از مشتریان واحد خدمات فاندریاش باشد. شرکتهایی چون اپل، سرویسهای وب آمازون، مایکروسافت و گوگل کلاد درحالحاضر تراشههای خودشان را طراحی میکنند که این موضوع مدل سنتی کسبوکار اینتل را با تهدیدهای جدیدی روبهرو کرده است. بهگفتهی گلسینگر، اینتل به مشتریان این فاندری خدماتی در حوزهی هستههای x86، پردازندههای گرافیکی، هوش مصنوعی و کانکتورهای الکتریکی و تولید تراشههایی مبتنیبر معماری آرم و RISC-V ارائه خواهد داد. مشتریان این فاندری به تکنولوژی بستهبندی سهبُعدی Foveros 3D و پل اتصال چندگانهی موسوم به EMIB اینتل نیز دسترسی خواهند داشت.
آیندهای امیدوارکننده پیش روی اینتل
اینتل پس از آنکه سال ۲۰۲۰ را در آستانهی سقوط گذارند، بهنظر میرسد تمام سال ۲۰۲۱ را به پیشبرد برنامههای درستی گذرانده است. سال ۲۰۲۲ نیز که دومین سال مدیریت گلسینگر خواهد بود، چشمانداز مطلوبی دارد: پردازندههای گرافیکی Arc قرار است تا چند ماه دیگر برای لپتاپ و دسکتاپ عرضه شوند و دوقطبی انویدیا و AMD در بازار گرافیک را به رقابتی سهجانبه تبدیل کنند. افزونبراین، اینتل سرانجام تولید تراشههای ۷ نانومتری خود را دوباره از سر خواهد گرفت؛ تراشههایی که تولیدشان چند سال به تأخیر افتاده و روزهای تاریکی را برای این شرکت رقم زده بود.
در حوزههای تعریفشدهی دیگر در استراتژی IDM 2.0، ازجمله استفاده از فاندریهای خارجی نظیر TSMC و سامسونگ، باید همچنان منتظر نتیجه بود؛ هرچند پردازندههای گرافیکی Arc را قرار است TSMC با فناوری پیشرفتهتر ۶ نانومتری بسازد. درواقع، این پردازندهها یکی از محصولات مهم اینتل هستند که قرار است یک فاندری خارجی آن را تولید کند. بههمینترتیب، واحد خدمات فاندری اینتل تازه شروع به کار کرده و هنوز مشخص نیست چقدر در تحقق اهداف اینتل موفق عمل خواهد کرد. موفقیت این فاندری نه صرفاً به توانایی تولید آن، بلکه به جلب اعتماد مشتریان و برآوردهکردن نیازهای خاص آنها بستگی دارد. اینتل قول داده است فرایند ساخت این فاندری بهگونهای راهاندازی شود تا مشتریان بابت درز طرحهای اختصاصیشان در محصولات شرکتهای دیگر نگرانی نداشته باشند.
تا امروز، اینتل از کوالکام و خدمات وب آمازون بهعنوان مشتریان قطعی خود یاد کرده و قرار است ساخت تراشههای کوالکام را با فناوری نسل بعدی 20A برعهده بگیرد. کلاوس شوگراف، معاون استراتژی و برنامهریزی فاندری، نیز پیشتر اعلام کرده بود ۱۰۰ شرکت دیگر برای پیوستن به فهرست مشتریان اینتل ابراز علاقه کردهاند؛ اما هنوز جزئیاتی از نام این شرکتها در دست نیست. فعلاً بهنظر میرسد اینتل روی بازار پردازندههایی با عملکرد بالا متمرکز شده است.
همچنین، حمایت مالی چشمگیر دولت تایوان باعث شده است هزینهی برونسپاری ساخت تراشه به TSMC تا حدی کمتر از اینتل باشد و هزینههای ساخت بیشک از دغدغههای اصلی مشتریان فاندری اینتل خواهد بود. در همین زمینه، کنگرهی آمریکا در حال بررسی لایحهی تزریق حدود ۵۰ میلیارد دلار به صنعت نیمههادی این کشور است که میتواند تا حدودی مسیر رقابت را برای اینتل هموار کند؛ اما مشکلات جدیدی نیز به همراه خواهد داشت. بسیاری از فعالان این حوزه نگراناند انگیزههای سیاسی آمریکا و اروپا وضعیت زنجیرههای تأمین جهانی را از آنچه هست، پیچیدهتر کند. علاوهبراین، دستیابی به اقتصادی در حدواندازهی مدل تجاری تایوان کار آسانی نخواهد بود.
درمجموع، بهنظر میرسد اینتل پس از روی کار آمدن گلسینگر و استراتژی جدیدش، موفق شده است از سقوط چندیدن سالهاش جلوگیری و حرکت بهسمت جلو را از نو آغاز کند. محصولات این شرکت دوباره دارند طبق برنامه عرضه میشوند و نقشهی راه تیم آبی نیز امیدوارکننده بهنظر میرسد و شامل عرضهی محصولاتی است که اینتل بیش از یک دهه موفق نشده است آنها را تولید کند؛ هرچند تا تحقق کامل اهداف اینتل و تماشای بازگشت شکوهمندش به عرصهی رقابت جدی هنوز چند سالی مانده است.