ماجرای جو روگن و اسپاتیفای؛ جنجال اینترنتی اینروزها بر سر چیست؟
در چند روز اخیر اگر پیگیر اخبار اسپاتیفای، نیل یانگ، رابرت ملون، جو روگن یا واکسن کرونا بوده باشید، بهاحتمال زیاد برایتان سؤال شده که سروصدای بهپاشده بهخاطر چیست و چه چیزی این افراد و موارد بهظاهر بیربط را به هم پیوند داده تا به یکی از جنجالیترین خبرهای یکی دو هفتهی اخیر تبدیل شود.
هفتهی پیش، نیل یانگ، راک استار معروف و برندهی چندین جایزهی گرمی، در نامهای به اسپاتیفای خواستار حذف تمام آلبومهای موسیقیاش از این پلتفرم شد. او در نامهاش گفت: «من این کار را بدین خاطر انجام میدهم که اسپاتیفای دارد دربارهی واکسن اطلاعات نادرست پخش میکند و ممکن است موجب مرگ آنهایی شود که اطلاعات نادرست را باور میکنند.»
فردی که نیل یانگ به پخش اطلاعات نادرست دربارهی واکسن متهم کرد، کسی نیست جز جو روگن، کمدین و مجری پادکست بسیار معروف و پرشنوندهی The Joe Rogan Experience که بهطور اختصاصی تنها از اسپاتیفای پخش میشود. نیل یانگ به اسپاتیفای گفت یا جای من در این پلتفرم است یا جای جو روگن؛ اسپاتیفای هم طبیعتا جو روگن را انتخاب کرد که هر اپیزود پادکستش نزدیک به ۱۱ میلیون شنونده دارد (برای مقایسه، تعداد شنوندگان ماهانهی نیل یانگ به ۶ میلیون میرسید). اسپاتیفای برای خرید حق پخش پادکست روگن، با او قراردادی ۱۰۰ میلیون دلاری امضا کرده و موفقیتش در زمینهی پادکست کاملاً به جو روگن بستگی دارد.
ماجرای نامهنگاری نیل یانگ به اسپاتیفای دو روز بیشتر طول نکشید. این پلتفرم بیمعطلی تمام کاتالوگ آهنگهای یانگ را حذف کرد، بدین امید که داستان همینجا ختم به خیر شود؛ اما اپیزود جنجالی جو روگن سروصدای زیادی به راه انداخت که به نظر نمیرسد به این زودیها به فراموشی سپرده شود. از طرفی، جنجال اخیر باعث شد تا نگاهها به سمت مسئولیت اسپاتیفای در قبال پخش اطلاعات گمراهکننده از این پلتفرم جلب شود.
اسپاتیفای بهعنوان سرویس استریم موسیقی شروع به کار کرد؛ اما ازآنجاکه ۷۰ درصد درآمد شرکت از محل اشتراکها و تبلیغات، به سهامداران، ناشران و هنرمندان میرسد، به فکر سرمایهگذاری در زمینهی پادکست افتاد تا از این راه سود بیشتری به دست آورد. در چنین شرایطی بود که اسپاتیفای ۶۰۰ میلیون دلار برای تصاحب شرکتهای پادکستی نظیر «گیملت» و «انکر» و بعد برای خرید حق پخش پادکستهای معروفی چون «جو روگن اکسپرینس» هزینه کرد.
حالا اسپاتیفای بیشتر یک شرکت رسانهای است تا یک سرویس استریم بیطرف و مثل شرکتهای رسانهای دیگر نظیر یوتیوب، توییتر و فیسبوک، کاربران آن را دربرابر محتوایی که نهتنها در پلتفرمش منتشر میشود، بلکه اسپاتیفای در تولید و تبلیغ آنها نقش دارد، مسئول میدانند.
جو روگن استنداپ کمدین، گزارشگر مسابقات هنرهای رزمی ترکیبی و مجری پادکست بسیار مشهور JRE که پیش از امضای قرارداد با اسپاتیفای، برنامهاش در یوتیوب منتشر میشد و مهمانهایش افراد مشهوری چون ایلان ماسک و ادوارد اسنودن بودند. روگن عاشق موضوعات جنجالی است و مهمانان پادکستش اکثرا افرادی هستند که عقایدشان با آنچه بین عموم مردم، مغایرات دارد یا دست روی موضوعات حساسی میگذارند که توجهها را بهسرعت به خود جلب میکنند.
وقتی اسپاتیفای برای امضای قرارداد سراغ روگن رفت، حرفی از جنجالی بودن او به میان نیامد و بهنظر میرسد سرویس استریم شمارهیک موسیقی از اینکه چنین شخصیت مشهوری پذیرفت برنامهاش را بهطور اختصاصی از اسپاتیفای پخش کند، در پوست خود نمیگنجید؛ اما با قرار گرفتن پادکست JRE در اسپاتیفای، سؤال مطرح شد که آیا این پلتفرم در قبال اظهارنظرهای جو روگن و مهمانهایش، مسئول است یا خیر؟
در واقع سؤال دربارهی مسئولیت اسپاتیفای در قبال اظهارنظرهای جو روگن بلافاصله بعد از گفتگوی او با نویسندهی جنجالی، ابیگیل شرایر، مطرح شد که بعضی از اظهارنظرهایش به اعتقاد برخی، ضد تراجنسیتی است. معمولاً وقتی جو روگن از مهمانی جنجالی دعوت میکند، دامنهی اعتراضها به توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی محدود میشود؛ اما در مورد شرایر، حتی برخی از کارمندان اسپاتیفای نیز درمورد محتوای مشکلساز پادکست ابراز نگرانی کردند.
باوجود نگرانیها و اعتراضها، اسپاتیفای اپیزود مربوط به ابیگیل شرایر را به حال خود باقی گذاشت و واکنشی نشان نداد؛ اما هنوز چیزی از ماجرای شرایر نگذشته بود که اپیزودی دیگر جنجالآفرین شد؛ این بار سر بحثی دربارهی کرونا و واکسن. آوریل پارسال که واکسن کرونا به عرضهی انبوه رسید، جو روگن در پادکستش گفت اگر جوان و سالم هستید، نیازی نیست واکسن کرونا بزنید.
موضعگیری بهظاهر ضدواکسن جو روگن موج شدیدی از اعتراضات را به همراه داشت و او را بر آن داشت تا بگوید ضدواکسن نیست و اتفاقا، افراد زیادی را ترغیب کرده تا واکسن بزنند؛ اما در ادامه گفت سر حرفش میماند که افراد جوان و سالم نیازی به دریافت واکسن کرونا ندارند. اسپاتیفای با این اپیزود هم کاری نداشت. بعد خود روگن به کرونا مبتلا شد و در ویدیویی در اینستاگرام دربارهی علائم بیماری و داروهایی که برای درمان کرونا مصرف میکرد، صحبت کرد؛ آنتیبادی مونوکلونال، آیورمکتین، آزیترومایسین، پردنیزون…
داروی آیورمکتین برای درمان عفونتهای انگلی به کار میرود و سال گذشته، شایع شد این دارو در درمان کرونا مؤثر است؛ اما مرکز کنترل و پیشگیری بیماری هشدار داد استفاده از آیورمکتین نهتنها تأثیری در درمان کرونا ندارد، بلکه باعث بروز بیماریهای جدی میشود. وقتی جو روگن گفت برای درمان کرونا آیورمکتین مصرف کرده، جنجال دیگری بهپا شد و افراد زیادی معتقد بودند چنین حرفی ممکن است تبعات خطرناکی داشته باشد و دیگران را تشویق به مصرف دارویی کند که مقامات بهداشت درمورد آن هشدار دادهاند.
اواخر دسامبر، روگن دوباره آتش جنجالها را با دعوت از دانشمندی به نام رابرت ملون شعلهور کرد که در اعتراض به آن، نیل یانگ اسپاتیفای را در جایگاه انتخاب بین او و جو روگن قرار داد؛ اولتیماتومی که متأسفانه پایان خوشی برای یانگ به همراه نداشت.
اظهارنظرهای جنجالی رابرت ملون چه بود؟
رابرت ملون بهواسطهی مشارکتهای اولیهاش در پژوهشهای پیرامون فناوری mRNA که بعدا در تولید واکسنهای کرونا بهکار رفت، خود را «مخترع» واکسنهای mRNA معرفی میکند؛ هرچند که در توسعهی واکسن کرونا دانشمندان بیشماری دخیل بودند و ملون تنها یکی از آنها بود. بههرحال، ادعای او مبنی بر اینکه مخترع واکسن mRNA بوده و توانایی او در استفاده از اصطلاحات علمی، موضعگیریهای او را نزد گروههای ضدواکسن معتبرتر و جذابتر کرده است. از آن طرف، نظرات جنجالیاش با موج گستردهای از انتقادات از سمت جامعهی علمی روبهرو شد تا جایی که توییتر اکانت او را بست.
بهفاصلهی کمی پس از حذف اکانت توییتری ملون، جو روگن او را به پادکستش دعوت کرد و پلتفرمی با ۱۱ میلیون شنونده را دراختیار او گذاشت تا طبق سنت معمول برنامهی JRE، اپیزود جنجالآفرین دیگری تولید شود.
ملون در برنامهی روگن دست روی موضوعات حساس زیادی گذاشت و مدعی شد بیمارستانها به خاطر انگیزههای مالی دربارهی آمار مرگومیر کرونا دروغ میگویند و مثلا اگر تست کرونای بیماری با «گلولهای در سر» مثبت شود، علت مرگ او را کرونا اعلام میکنند. او واکسن زدن افرادی را که قبلا به کرونا مبتلا شدهاند، «دیوانگی محض» نامید و با اشاره به پایگاه دادهی «سامانه گزارش عوارض جانبی واکسنها» که گزارشهای مردمی آن اعتبارسنجی نمیشوند، مدعی شد این گزارشها حاکی از «مرگومیر بالای مرتبط با واکسن» است که البته ادعای درستی نبود.
ملون همچنین گفت که ایالتی در هند، بهنام اوتار پرادش، موفق شده کرونا را با بسته درمانی حاوی آیورمکتین ریشهکن کند؛ اما با آمریکا توافق کرده که این موضوع را فاش نکند (طبق گفتهی سایت راستیآزمایی Politifact، هیچ مبنای علمی برای این ادعا وجود ندارد). از ادعاهای دیگر ملون در برنامهی جو روگن این بود که احتمال ابتلای افراد واکسینهشده به گونهی اومیکرون بیشتر از افراد واکسینه نشده است که هیچ پایهی علمی ندارد. ملون حتی شک داشت واکسنی که جو بایدن در برنامهی زنده دریافت کرد، واکسن واقعی بوده باشد.
اظهارنظری که بیشترین توجه را به خود جلب کرد، تشبیه آمریکا به آلمان نازی بود. ملون در برنامهی جو روگن گفت آمریکاییها در یک «روانپریشی تودهای» گیر افتادهاند و هرکسی که روایت غالب را زیر سؤال ببرد، مورد حمله قرار میگیرد. او مدعی شد تشویق مردم به واکسن زدن، اقدامی است برای هیپنوتیزم کردن آنها تا برخلاف میلشان علیه ویروس کرونا واکسینه شوند.
البته که هر کسی اجازه دارد نظر خودش را داشته باشد، حتی اگر این عقاید با عقاید دیگران در تضاد باشد؛ اما بهنظر میرسد چیزی که باعث به راه افتادن موج اعتراضات به برنامهی جو روگن شده، این باشد که به نظر برخی، صحبتهای رابرت ملون برای آن دسته از افرادی که از واکسن زدن میترسند، ممکن است تشویقکننده باشد؛ چراکه او با ادعاهایش به افراد دلیلهایی ارائه میدهد تا از واکسینه شدن خودداری کنند.
واکنش اسپاتیفای و جو روگن چه بود؟
در واکنش به اعتراضات به صحبتهای رابرت ملون در برنامهی جو روگن، یوتیوب این اپیزود را از پلتفرم خود حذف کرد. ۲۷۰ نفر از اعضای انجمنهای علمی نیز در نامهای سرگشاده، روگن را به ترویج نظریههای توطئه متهم کردند و معترض بودند که اسپاتیفای در قبال پخش اطلاعات نادرست هیچ سیاست روشنی را در پیش نگرفته است.
مدتی طول کشید تا اسپاتیفای و جو روگن به جنجال اخیر واکنش نشان دهند. اسپاتیفای درحالیکه به حمایتش از روگن ادامه داد و حاضر نشد هیچ یک از اپیزودهای جنجالی برنامه را حذف کند؛ در بیانیهای گفت از این پس به برنامههایی که دربارهی کرونا صحبت میکنند، لینکی اضافه میکند تا کاربران را به سمت پادکستهای دیگری هدایت کند که دربارهی کووید اطلاعات معتبر و بهروزی دارند.
اسپاتیفای همچنین برای شفافسازی، سیاستهای خود در قبال محتوای مربوط به کرونا را منتشر کرد و تأکید داشت درصورت نقض این قوانین، محتوای مذکور حذف و چنانچه دوباره قوانین زیر پا گذاشته شود، حساب فرد خاطی تعلیق یا برای همیشه بسته خواهد شد.
طبق قوانین اسپاتیفای، محتوایی که حاوی اطلاعات پزشکی خطرناک و نادرست باشد و سلامت عمومی را با تهدید جدی روبهرو کند از این پلتفرم حذف خواهد شد. برای مثال، اگر در محتوایی گفته شود کرونا یا سایر بیماریهای جدی جعلی هستند، واکسنهای موردتایید مقامات بهداشتی بهطور عمد موجب مرگ میشوند یا افراد را تشویق کنند بهمنظور ایجاد مصونیت، خود را درمعرض ابتلا به کرونا قرار دهند، اسپاتیفای در جهت حذف آنها اقدام خواهد کرد.
اسپاتیفای در مورد برنامهی روگن به این نتیجه رسید که هیچیک از اظهارنظرهای رابرت ملون قوانین پلتفرم را نقض نکرده و این اپیزود حذف نخواهد نشد.
جو روگن هم بعد از گذشت بیش از دو هفته سرانجام با پست ویدیویی در اینستاگرام به جنجال کرونایی اخیر واکنش نشان داد و با دفاع از برنامه و صحبتهای مهمانانش، از اسپاتیفای به خاطر حمایتش تشکر و بهخاطر جنجال پیشآمده، عذرخواهی کرد.
روگن در ویدیوی ۱۰ دقیقهای خود که در عرض ۵ ساعت نزدیک ۲.۵ میلیون بازدید داشت، گفت حجم زیادی از انتقادها به پادکست او به خاطر اظهارنظرهای دکتر پیتر مککالو و دکتر رابرت ملون بوده و از این دو بهعنوان افراد بسیار باهوش و متخصصی نام برد که برای صحبت دربارهی کرونا و واکسن صلاحیت کافی دارند. روگن گفت تنها دلیلی که باعث بهوجود آمدن جنجال شده، مغایرت دیدگاه این دو نفر دربارهی همهگیری با نظر عمومی است.
در حالیکه اعتبار بسیاری از اظهارنظرهای رابرت ملون و مککالو از سمت وبسایتهای راستیآزمایی مردود اعلام شده، روگن گفت با اینکه اپیزود مربوط به آنها برچسب «حاوی اطلاعات نادرست» بخورند، مشکل دارد؛ چراکه به گفتهی او، برخی از اظهارنظرها درمورد تأثیر ماسکهای پارچهای، منشأ ویروس و اینکه افراد واکسینه شده همچنان میتوانند به کرونا مبتلا شوند و ناقل باشند، چند ماه پیش به اتهام «حاوی اطلاعات نادرست» بودن باعث طرد شدن افراد از شبکههای اجتماعی میشد، اما حالا درستی آنها پذیرفته شده است.
روگن در ویدئوی اینستاگرامیاش به ادعاهای دیگر مهمانهایش که باعث اعتراض و انتقاد شده بود، اشارهای نکرد؛ اما قبول داشت که از صحت اظهارنظرهای آنها مطمئن نیست.
من نمیدانم که حرفشان درست است یا نه، چون نه دکترم و نه دانشمند. من فقط یک آدم معمولیام که با آنها گفتگو میکنم. بیشک گاهی هم اشتباه میکنم، اما سعی میکنم هرجا که اشتباه کردم آن را تصحیح کنم؛ چون دوست دارم حقیقت را بگویم. من علاقهمندم حقیقت را پیدا کنم و با افرادی که نظرهای متفاوتی دارند گفتگوی جالبی انجام دهم. من اصلا علاقه ندارم با آدمهایی با نظرهای یکسان صحبت کنم.
روگن از دادن تریبون به مهمانهایی با عقاید جنجالی پشیمان نیست؛ اما گفت از تصمیم اسپاتیفای برای اضافه کردن توصیههای بهداشتی و سلب مسئولیت به اپیزودهایی که حاوی بحث دربارهی کرونا هستند، استقبال میکند. او همچنین اضافه کرد قصد دارد سراغ افرادی با نظرهای متفاوتی برود تا «بتوانیم بفهمیم ماجرا واقعا از چه قرار است. نه فقط دربارهی کرونا، بلکه دربارهی همه چیز.»
حق با چه کسی است؟
اما در نهایت این داستان نیل یانگ نیست؛ حتی داستان جو روگن هم نیست؛ بلکه داستان اسپاتیفای است که حالا دیگر بهجای آنکه به آن به چشم یک سرویس استریم موسیقی نگاه کنیم، باید آن را شرکت تکنولوژیمحوری شبیه فیسبوک و اینستاگرام در نظر بگیریم که درآمدزایی برایش در درجهی اول اهمیت قرار دارد و شاید بههمین دلیل، مورد انتقاد و اعتراضات بسیاری قرار بگیرد.
شاید تصور کنید تصمیم اسپاتیفای به حذف نکردن برنامهی جو روگن اقدامی در حمایت از تولیدکنندگان محتوا و در دفاع از آزادی بیان بهحساب میآید؛ اما به گفتهی خود اسپاتیفای، این پلتفرم ۲۰ هزار اپیزود پادکستی را که سیاستهای محتوایی مربوط به کرونا را نقض کرده بودند، حذف کرده است. آیا از نظر اسپاتیفای دقیقاً چه اظهارنظرهایی از محدودهی آزادی بیان فراتر میروند و خط قرمزهای این پلتفرم را زیر پا میگذارند؟ مگر در آن ۲۰ هزار اپیزود چه حرفی زده شده بود که باید حذف میشد و اسپاتیفای بر چه اساسی به جز انگیزههای مالی به نتیجه رسید که برنامههای روگن قوانین شرکت را نقض نکردهاند؟
و سؤال دیگر این است که هنرمندان و موسیقیدانهایی که اسپاتیفای را برای پخش آثارشان انتخاب و دامنهی انحصارگری آن را گستردهتر کردهاند، چقدر در تصمیمگیریهای شرکت تأثیرگذار هستند؟
برای اسپاتیفای، از دست دادن نیل یانگ با وجود اینکه هنرمند مطرحی است، نهتنها ضرر مالی به همراه نداشت، بلکه به نفعش نیز بود؛ چون حالا دیگر مجبور نیست هر سال به او ۶۰۰ هزار دلار پرداخت کند؛ اما اگر به جای او، اد شیرن با بیش از ۸۰ میلیون شنونده یا ادل با ۶۶ میلیون شنونده در ماه به اسپاتیفای اولتیماتوم داده بودند، اکنون چه واکنشی را از سمت آن شاهد بودیم؟
بهنظر میرسد این روزها تصمیمگیری دربارهی اینکه ما لیاقت استفاده از چه محتوایی را داریم، کاملاً برعهدهی شرکتهای بزرگ و انحصارگریهای آنها قرار دارد و انگیزهی اصلی اکثر تصمیمگیریها نیز درآمد بیشتر است. شما دربارهی ماجرای اخیر و موضعگیریهای پیرامون آن چه فکر میکنید؟