هر آنچه باید درباره اصطلاحات رایج عکاسی بدانیم
شاید گاهی در انجمنهای عکاسی یا آموزشهای ویدئویی با کلمات و اصطلاحات ظاهراً پیچیده عکاسی برخورد کرده باشید. معمولاً در ابتدا این اصطلاحات کمی گیجکننده هستند. برای رسیدن به درکی عمیق از عکاسی بهتر است در ابتدا با اصطلاحات رایج آن آشنا شوید. در این مقاله با اصطلاحات متداول عکاسی آشنا خواهید شد.
عکاسی (Photography)
در ابتدا بهتر است با واژه عکاسی شروع کنیم که پسزمینه جذابی دارد. کلمه «photo» (عکس) برگرفته از کلمهای یونانی به معنای نور و کلمه «graph» برگرفته از کلمه یونانی دیگری به معنی ترسیم است. درنتیجه ترجمه تحتاللفظی کلمه انگلیسی photography ترسیم نور است. در این فرایند نور ازطریق واسطهای فیزیکی مثل فیلم یا واسطه الکترونیکی میکروچیپ دریافت میشود تا تصویری قابل ذخیرهسازی، اشتراکگذاری و قابل تکثیر تولید شود. نور ازطریق لنزها متمرکز میشود. لنزها ترکیبی از چند عدسی هستند که برای رسیدن به تصویری واضح به شیوهای خاص تنظیم شدهاند.
AEB یا براکتینگ نوردهی خودکار (Auto Exposure Bracketing)
اغلب اوقات هدف عکاسها ثبت تصویر با نوردهی مناسب است. تصویری که نه زیاد تاریک باشد نه زیاد روشن. بااینحال گاهی ممکن است بخواهید تغییراتی را در چشمانداز عکاسی ایجاد کنید؛ در این شرایط میتوانید از AEB یا براکتینگ استفاده کنید. با این روش میتوانید تصاویر خوبی را در شرایط نور کم یا زیاد ثبت کنید. همچنین بعدا میتوانید تصاویر را در نرمافزارهایی مثل لایتروم یا فتوشاپ ترکیب کنید و از بهترین بخش هر تصویر برای رسیدن به تصویر نهایی استفاده کنید.
گشودگی دیافراگم (Aperture)
گشودگی دیافراگم به معنی میزان باز شدن لنز دوربین است. هرچقدر گشودگی دیافراگم بیشتر باشد، به نور کمتری برای عکاسی یا مدت زمان شاتر کمتر برای جمعآوری نور کافی نیاز دارید. برای درک بهتر مفهوم گشودگی دیافراگم دو سطل را در باران در نظر بگیرید که قطر کف آنها ۱۰ سانتیمتر است. قطر قسمت فوقانی یکی از سطلها ۱۰ سانتیمتر است درحالیکه قطر قسمت فوقانی دیگر تنها یک سانتیمتر است. کدام سطل زودتر پر میشود؟ قطعاً سطلی که قطر دهانه آن ده سانتیمتر است. همین مسئله برای گشودگی دیافراگم عریضتر صدق میکند. در این حالت نور با سرعت بیشتری به لنز برخورد میکند.
برای تنظیم میزان گشودگی دیافراگم روی دوربین باید عدد آن را ببینید. هرچقدر این عدد کوچکتر باشد بهتر است. درنتیجه لنزی با گشودگی دیافراگم f/1.8 بیشتر از لنزی با حداکثر گشودگی دیافراگم f/4 باز میشود. اگر گشودگی دیافراگم لنز شما به صورت محدوده f/3.5-5.6 نمایش داده میشود یعنی لنز در حالت کوچک نمایی حداکثر به اندازه f/3.5 و در حالت بزرگنمایی به اندازه f/5.6 باز میشود.
اولویت گشودگی دیافراگم (Aperture Priority)
با قرار دادن دوربین در حالت Aperture Priority (در دوربینهای نیکون، A و در دوربینهای کانن، Av)، دوربین سرعت شاتر و ایزوی مناسب را به صورت خودکار تنظیم میکند اما تغییر گشودگی دیافراگم به خود عکاس محول میشود.
نکته: در صورت استفاده از حالت Auto-ISO دوربین به صورت خودکار ایزو را تنظیم میکند.
برای مثال اگر میخواهید تصاویری از کودکان با پسزمینه محو و خارج از فوکوس بگیرید میتوانید دوربین خود را در حالت Aperture Priority قرار داده، لنز خود را تا آخرین حدد ممکن زوم کنید و گشودگی دیافراگم یا عدد f را روی کمترین مقدار ممکن قرار دهید. حالا روی کودکان یا هر سوژه موردنظر دیگری زوم کنید و عکس را ثبت کنید.
در صورتی که بخواهید چشماندازهایی با وضوح بالا را ثبت کنید هم میتوانید از حالت اولویت گشودگی دیافراگم استفاده کنید با این تفاوت که لنز خود را دور کنید و مقدار گشودگی دیافراگم را بین f/8 یا f/11 تنظیم کنید تا بخش زیادی از تصویر در فوکوس قرار بگیرد.
با عکاسی در حالت اولویت دیافراگم میتوانید گشودگی دیافراگم مناسب را به دلخواه انتخاب کنید درحالیکه سرعت شاتر و ایزو را دوربین به صورت خودکار تنظیم میکند.
فوکوس (Focus)
زمانی که چشم روی سوژهای که در فاصله کمی قرار دارد، تمرکز میکند، اشیا پشت یا جلوی آن بهصورت تار دیده میشوند. فوکوس در دنیای عکاسی نیز به موردی مشابه اشاره میکند. با کاهش فاصله از سوژه، پس از فوکوس روی آن، اشیا پیش و پس از سوژه رفتهرفته تار و تارتر میشوند و بهاصطلاح بوکه میشوند. بهخاطر داشته باشید که نقطه فوکوس همواره شارپترین حالت از سوژه را نمایش میدهد.
حالت بالب (Bulb Mode)
از Bulb Mode میتوانید برای نوردهیهای طولانی استفاده کنید. در این حالت با فشردن کلید شاتر، دوربین شاتر را باز کرده و سپس با رها کردن کلید آن را میبندد. از این حالت میتوانید برای عکاسی به کمک کنترل ریموت استفاده کنید و از نلرزیدن دوربین اطمینان پیدا کنید.
برنینگ (Burning)
برنینگ به معنی تیره کردن بخشهایی از عکس به صورت گزینشی است. نام این اصطلاح از تکنیک به کاررفته برای نگاتیوهای عکس در تاریکخانه گرفته شده است اما امروزه میتوان این کار را بهراحتی در نرمافزارهای فتوشاپ، لایتروم یا هر نرمافزار پردازش تصویر دیگری انجام داد.
سمت چپ: تصویر اصلی را نشان میدهد و از تکنیک برنینگ برای تاریک کردن برخی نواحی و افزایش کنتراست در سمت راست تصویر استفاده شده است.
چیمپینگ (Chimping)
چیمپینگ به معنی بررسی منظم و بیدلیل عکسها روی صفحهنمایش LCD دوربین است. البته این عادت ضرر زیادی ندارد اما بهتر است دست از این کار بردارید؛ زیرا ممکن است حواستان از محیط اطراف پرت شود و تنها روی صفحهنمایش متمرکز شوید. برای دست کشیدن از این عادت میتوانید حالت مرور خودکار دوربین خود را غیرفعال کنید و تنها در صورت نیاز تصاویر خود را بررسی کنید.
اعوجاج رنگی (Chromatic Aberration)
لنز دوربین با متمرکز ساختن نورهای ورودی کار میکند. بااینحال گاهی اوقات رنگهای مختلف نور به دلیل ساختار متفاوت لنزها رفتار عجیبی را از خود نشان میدهند. این مسئله میتواند منجر به پدیدهای به نام اعوجاج رنگی شود. این اتفاق تنها در لنزها رخ نمیدهد بلکه میکروسکوپها، تلسکوپها و دیگر دستگاههایی که با لنز سروکار دارند با این مشکل روبهرو میشوند. در صورت بروز اعوجاج رنگی ممکن است رگههایی از رنگ بنفش یا سبز را در لبههای اشیاء یا نواحی تار نزدیک به قاب تصویر ببینید. این اعوجاج در عکاسی با گشودگیهای دیافراگم عریض بیشتر خود را نشان میدهد. البته میتوان این مشکل را بهراحتی با ابزارهایی مثل فتوشاپ و لایتروم برطرف کرد.
کلیپینگ یا بلینکیز (Clipping or Blinkies)
اغلب تصاویر را میتوان در نرمافزارهای لایتروم یا فتوشاپ ویرایش کرد؛ اما در صورتی که بخشهایی از تصویر مانند نقاط چشمکزن ظاهر شود یعنی دادهای برای ویرایش این تصاویر وجود ندارد.
این مشکل در هیستوگرام در قسمت منتهی الیه سمت راست ظاهر میشود. این بخشها معمولاً دارای نوردهی بیش از حد یا بسیار کم هستند بهطوریکه نمیتوانند هیچ چیز را پوشش دهند. این مشکل اهمیت بررسی نوردهی برای حفظ جزئیات در برخی نواحی را نشان میدهد.
ترکیببندی (Composition)
اصطلاح کمپوزیسیون (فرانسوی) یا ترکیببندی به کل محتوای عکس اشاره دارد. ترکیببندی شامل تمام عناصری که در تصویر وجود دارند، زاویه عکس، فاصله کانونی، بوکه مطلوب و به صورت کلی تمام نواحی تصویر است. تصاویری با ترکیببندی خوب دارای عناصری هستند که برای تکمیل یک عکس یا روایت با یکدیگر تعامل دارند: سوژه، پیشزمینه، پسزمینه و هر چیز دیگری که در تناسب با اجزای دیگر تصویر باشد.
برای رسیدن به ترکیببندی خوب میتوانید از تکنیکهایی مثل خطوط راهنما برای هدایت چشم به بخش خاصی از تصویر استفاده کنید. ترکیببندی خوب نهتنها زمانبر است و نیاز به تمرین دارد بلکه بررسی آثار عکاسها و همچنین نقاشها و تصویرسازهای دیگر هم به دستیابی به ترکیببندیهای خوب کمک میکنند.
ترکیببندی به کل تصویر اطلاق میشود نه صرفاً سوژه. برای رسیدن به ترکیببندی مناسب به تمام اجزای تصویر از جمله منابع نور، عناصر پسزمینه و دیگر المانها مثل خطوط راهنما دقت کنید تا به ترکیببندی کلی خوبی دست پیدا کنید.
عمق میدان (Depth Of Field)
در اینجا دوباره باید به دیافراگم اشاره کنیم. خاطرتان هست که با بازتر شدن دیافراگم، دامنه فوکوس کاهش پیدا میکرد؟ به همان میزان از تصویر که در فوکوس قرار دارد، عمق میدان گفته میشود.
پسزمینه عکسهای پرتره عموماً نرم و فاقد جزئیات هستند و به اصطلاح بوکه شدهاند و این اتفاق بهمعنی عمق میدان سطحی است. از طرف دیگر در عکاسی طبیعت یا لندسکیپ (Landscape)، قسمت بیشتری از تصویر در فوکوس قرار میگیرد که به آن عمق میدان عریض گفته میشود. در این حالت، جزئیات تصویر از فواصل مختلف و بیشتری ثبت میشوند.
مشاهده میکنید بخشی از زمین و یک گل در فوکوس قرار دارند درحالیکه دیگر نقاط تصویر خارج از فوکوس و تار هستند. به این جلوه عمق میدان سطحی میگویند.
داجینگ (Dodging)
داجینگ به معنی روشن کردن برخی قسمتهای تصویر به صورت گزینشی است. نام این اصطلاح هم مانند برنینگ برگرفته از تکنیکهای به کاررفته در تاریکخانه است اما امروزه این کار را میتوان بهراحتی در نرمافزارهای لایتروم و فتوشاپ انجام داد.
قبل از داجینگ
پس از داجینگ: زنی که پوشش تیره دارد بدون تأثیر بر دیگر بخشهای عکس روشنتر شده است. برای این تکنیک از Adjustment Brush در Lightroom استفاده شده است.
داینامیک رنج (Dynamic Range)
داینامیک رنج به تفاوت بین روشنترین و تاریکترین بخشهای عکس گفته میشود. نام دیگر آن محدوده کنتراست است. چشم انسان داینامیک رنج فوقالعادهای دارد بهطوریکه میتواند اشیای بسیار روشن و بسیار تاریک را به صورت همزمان ببیند. اگر در اتاقی ایستاده باشید و در روزی آفتابی از پنجره به بیرون نگاه کنید آسمان را به رنگ آبی روشن میبینید در این حالت میتوانید اشیای اتاق را هم با وضوح خوبی ببینید.
دوربینها هم معمولاً مناطق بسیار روشن یا بسیار تاریک را میبینند و ثبت میکنند اما نمیتوانند این کار را به صورت همزمان انجام دهند. براساس مثال پنجره، از نگاه دوربین اشیایی که خارج از پنجره قرار دارند روشن به نظر میرسند اما اشیای داخل اتاق تاریک دیده میشوند یا برعکس اتاق روشن دیده میشود درحالیکه چشم انداز بیرون بسیار روشنتر از اتاق است.
دوربینهای دیجیتال مدرن هنوز با دید چشم فاصله دارند اما داینامیک رنج آنها بیشتر از مدلهای قدیمی است. این دوربینها در تنظیم نوردهی بهبود یافتهاند. از طرفی با نرمافزارهای کامپیوتری میتوانید بسیاری از جزئیات مناطق تاریک را برگردانید.
تصویر اصلی
تصویر اصلی (بالا) کاملاً تاریک است اما حسگر دوربین دادههای بیشتری را به ثبت رسانده است. با عکاسی در حالت RAW میتوانید بسیاری از اطلاعات مربوط به نواحی تاریک را در لایت روم اصلاح کنید.
نوردهی (Exposure)
نوردهی به مجموع نور ورودی به حسگر برای یک فریم یا یک شات گفته میشود. نوردهی یا اکسپوژر را میتوان با تنظیمات مثلث نوردهی محاسبه کرد: ایزو، گشودگی دیافراگم و سرعت شاتر. عکاسها اغلب درباره نوردهی کم یا زیاد تصویر بحث میکنند و تقریباً میتوان گفت خروجی باکیفیت عکاسی به نوردهی مناسب وابسته است. نوردهی در معنای کلی به معنی میزان روشنی یا تاریکی تصویر است و با اینکه برخی تصاویر دارای بخشهای بسیار روشن و بخشهای بسیار تاریک هستند کل این بحث زیر چتر اصطلاح نوردهی قرار میگیرد.
با فشردن کلید شاتر در دوربین در واقع در حال نوردهی به حسگر هستید. میزان نور ورودی هم به اندازه گشودگی دیافراگم لنز، مدت زمان باز نگهداشتن شاتر و حساسیت ایزوی حسگر دیجیتال دوربین وابسته است.
تصویر با نوردهی مناسب نه زیاد تاریک نه زیاد روشن است. گاهی عکاسها به صورت عمدی و به دلایل خاص هنری تصاویری با نوردهی کم یا زیاد را ثبت میکنند.
جبران نوردهی (Exposure Compensation)
جبران نوردهی روشی برای تنظیم سریع روشنایی تصویر هنگام عکاسی در حالت نیمه خودکاری مثل اولویت دیافراگم (Aperture Priority)، اولویت شاتر (Shutter Priority) یا حالت خودکار برنامه (Program Auto) است. اگر تصویر ثبتشده روی صفحهنمایش (یا هیستوگرام) بیش از اندازه روشن به نظر میرسد میتوانید از Exposure Compensation برای تنظیم نوردهی استفاده کنید. تنظیم این مقدار به مقداری منفی مثل ۱- یا ۲- باعث میشود تصویر بعدی تاریکتر ظاهر شود. همین اصل را میتوان برای مقادیر بالاتر و روشن کردن تصاویر بعدی اعمال کرد.
نکته: پس از اتمام کار Exposure Compensation را به صفر برگردانید وگرنه ممکن است بقیه تصاویرتان زیاد تاریک یا زیاد روشن شوند.
لانگ اکسپوژر (نوردهی طولانی، Long Exposure)
لانگ اکسپوژر علاوهبراینکه به میزان نوردهی سنسور اشاره میکند، تکنیکی در عکاسی نیز بهشمار میرود. از لانگ اکسپوژر زمانی استفاده میشود که سنسور بهمدت طولانی درمعرض نوردهی قرار بگیرد. این کار عموماً ازطریق کاهش سرعت شاتر انجام میشود. عموماً این کار در محیطهایی با نور کم انجام میشود تا بیشترین میزان نور دریافت و بهطبع آن جزئیات تصویر افزایش پیدا کند.
تکنیک لانگ اکسپوژر به شیوهای از عکاسی (عموماً طبیعت و لندسکیپ) گفته میشود که در آن عکاس برای ثبت تصویری دنبالهدار از سوژههای متحرک، از سرعت شاتر کم استفاده میکند. برای مثال در اینحالت چراغ خودروها کشیده و کمی تار میشوند که در نوع خود زیبایی جذابی به سوژه میبخشد. برای عکاسی نجوم نیز از تکنیک لانگ اکسپوژر استفاده فراوانی میشود.
اف استاپ یا عدد اف (F-Stop، F-Number)
اف استاپ یا عدد اف به مقیاسی برای اندازهگیری مقدار نور ورودی ازطریق دریچه دیافراگم گفته میشود. این مقیاس با تقسیم فاصله کانونی لنز بر قطر باز شدن آن محاسبه میشود. برای درک بهتر این مقیاس مثال ذیل را درنظر بگیرید:
باز شدن اندک
- لنز: ۱۰۰ میلیمتر
- قطر دریچه دیافراگم: ۱۰ میلیمتر (هرچقدر کوچکتر باشد نور کمتری وارد میشود)
- درنتیجه عدد اف برابر است با f/10
باز شدن بیشتر
- لنز: ۱۰۰ میلیمتر
- قطر دریچه دیافراگم: ۵۰ میلیمتر(هر چقدر قطر بیشتر باشد نور بیشتری وارد میشود)
- درنتیجه عدد اف برابر است با f/2
فرض کنید یک پیتزا را به ده برش تقسیم کردهاید. یک دوم پیتزا قطعاً بیشتر از یک دهم پیتزا است. لنز هم به همین طریق کار میکند. f/2 امکان ورود نور بیشتری را نسبت به f/10 میدهد. اف استاپ کوچکتر مثل f/1.8 به این معنی است که با گشودگی دیافراگم عریض در حال عکاسی هستید و درنتیجه نور بیشتری وارد دوربین میشود و اف استاپ بزرگتر مثل f/16 نشاندهنده گشودگی دیافراگم اندک و ورود نور کم به دوربین است.
لنزهایی که مقادیر اف استاپ اندکی دارند در موقعیتهای کم نور مناسب هستند زیرا امکان ورود نور بیشتری را میدهند و در این صورت میتوان حتی بدون نیاز به فلش هم عکاسی کرد. مقدار اف استاپ کمتر همچنین بوکه یا پسزمینه تارتری را تولید میکند.
این تصویر در ساعتهای اولیه صبح با نور بسیار کمی ثبت شده است. برای این تصویر از اف استاپ f/1.8 استفاده شد تا بدینترتیب نور بیشتری ازطریق لنز به حسگر برخورد کند.
دستی (Manual)
زمانی که عکاس حالت دستی دوربین خود را فعال میکند، تمامی وظایف مربوط به نوردهی را بهدوش میکشد. در این حالت تنظیماتی چون سرعت شاتر، ایزو و دیافراگم بهطور کامل بهوسیله عکاس تعیین میشود.
افزونبراین، واژه دستی برای فوکوس نیز بهکار میرود؛ زمانی که کاربر بهجای فوکوس خودکار، بهصورت دستی فوکوس را تنظیم میکند.
فلش پرکننده (Fill Flash)
با استفاده از فلش تعبیهشده یا فلش خارجی میتوانید به بهبود سایههای سوژه کمک کنید. این نوع فلش از نوع پرکننده است و بهویژه زمانی مفید است که نور از پشت سوژه میتابد مثل وقتی که سوژه پشت به خورشید قرار دارد. اگر در حالت Auto عکاسی کنید نمیتوانید فلش را روشن کنید در این شرایط سعی کنید دوربین را در حالت Program قرار دهید تا بتوانید فلش را کنترل کنید.
هیستوگرام (Histogram)
هیستوگرام را میتوانید روی دوربین یا در برنامه ویرایشی کامپیوتر ببینید. این گراف نشان میدهد دادههای تصویر شما دقیقاً در کدام قسمت طیف خیلی روشن (در سمت راست) یا خیلی تیره (سمت چپ) قرار دارد. اگر هیستوگرام ظاهری کوه مانند دارد عکستان نوردهی صحیحی دارد اما اگر به درهای با دو کوه در اطراف شباهت دارد احتمالاً نقاط بسیار روشن یا نقاط بسیار تیره در عکستان زیاد هستند. اگر هیستوگرام در یک طرح نمودار بالا رفته است بخشهای دیگر میتوانند بسیار تاریک یا بسیار روشن باشند بهطوریکه ممکن است نتوانید دادهای را از این نقاط در فتوشاپ یا برنامه دیگری بازیابی کنید.
فاصله ابَرکانونی (Hyperfocal Distance)
فاصله ابرکانونی به بیان ساده به نقطه تمرکزی گفته میشود که تصویر در آن دارای حداکثر عمق میدان است. فاصله ابرکانونی دقیق به متغیرهای متعددی مثل فاصله کانونی لنز، اندازه گشودگی دیافراگم یا افاستاپ به کاررفته و فاصله بین سوژه و دوربین وابسته است. اپلیکیشنها و نمودارهایی برای محاسبه حداکثر عمیق میدان و فاصله ابرکانونی وجود دارند.
ایزو (ISO)
ایزو به میزان حساسیت حسگر دوربین به نور گفته میشود. عکاسی در مقادیر ایزوی پائین مثل ۱۰۰، ۲۰۰ یا ۴۰۰ در شرایط نور زیاد توصیه میشود. همچنین عکاسی در ایزوی بالا مثل ۱۶۰۰ یا ۳۲۰۰ در شرایط نور کم یا در صورتی که نمیخواهید از فلش استفاده کنید توصیه میشود. برخی افراد معتقدند عکاسی با مقادیر ایزوی بالاتر باعث افزایش نویز تصاویر میشود اما اگر قصد چاپ عکس خود را ندارید میتوانید ایزو را افزایش دهید.
نکته: از نظر تکنیکی افزایش ایزو باعث افزایش حساسیت حسگر تصویر نمیشود بلکه میزان جذب حسگر را افزایش میدهد. بااینحال در اینجا اهمیت دارد که هنگام عکاسی با ایزوی ۱۰۰ به نور بیشتر و نوردهی مناسبی نیاز دارید.
تصویر زیر با دوربین DSLR نیکون در ایزوی ۳۲۰۰ ثبت شده است اگر روی تصویر بزرگنمایی کنید میتوانید نویزهای دیجیتال را ببینید.
JPG، JPEG
فرمتهای تصویری متعددی مانند PNG، TIFF، BMP، GIF و تعداد زیادی فرمت دیگر وجود دارند که هر کدام مزایا و معایب خود را دارند. خوشبختانه تمام تولیدکنندگان دوربین از فرمت استاندارد JPG استفاده میکنند که از سال ۱۹۹۱ رواج پیدا کرد. گرچه این فرمت معایب زیادی دارد، استفاده گسترده آن را به استانداردی برای عکسهای امروزی تبدیل کرده است. تصاویر JPG فضای زیادی را روی کامپیوتر اشغال نمیکنند از نظر کیفیت هم قابل قبول هستند و حتی میتوان در نرمافزارهایی مثل فتوشاپ یا روی تلفن همراه به ویرایش آنها پرداخت.
از طرفی فایلهای jpg مانند فرمتهای TIFF یا PNG دادههای زیادی را نگه نمیدارند درنتیجه به دلیل الگوریتم به کار رفته برای کاهش اندازه تصویر، امکان پیکسلیشدن یا تار شدن لبههای تیز عکس وجود دارد. اگر بهدنبال فایلهایی کوچکتر با اشتراکگذاری آسانتر هستید میتوانید از فرمت jpg استفاده کنید اما اگر بهدنبال انعطاف بیشتری در ویرایش تصویر هستید میتوانید از فرمتهایی مثل RAW استفاده کنید.
فرمت خام (RAW Format)
هنگام عکاسی با هر نوع دوربینی صرفنظر از اینکه DSLR باشد یا گوشی هوشمند، حسگر عکس انواع دادههای نور و رنگ را ضبط میکند سپس برای ایجاد فایل JPG کم حجم مقدار زیادی از این دادهها حذف میشوند. بااینحال اگر بهدنبال تصویری با کیفیت بالا هستید و میخواهید کنترل کاملی روی تصاویر خود داشته باشید بهتر است در حالت RAW عکاسی کنید. بدینترتیب هیچ دادهای از بین نمیرود و میتوانید کل محتوای عکس خود را در فتوشاپ، لایتروم یا هر برنامه دیگری ویرایش کنید.
برای فهم بهتر موضوع میتوانیم به این مثال توجه کنید: در حالت RAW تمامی مواد اولیه مورد نیاز خود را در یک سبد بهصورت آماده دارید و هرزمان میتوانید غذای مورد نظر خود را بپزید؛ اما JPG یک غذای کاملاً پخته شده است و دیگر امکان تغییر روند پخت آن وجود ندارد.
کلوین (Kelvin)
همانطور که دمای هوای براساس درجه فارنهایت یا سانتیگراد اندازهگیری میشود، وایت بالانس یا تراز سفیدی براساس درجه کلوین محاسبه میشود. نور خورشید روشن تقریباً ۵۰۰۰ کلوین است درحالیکه نور فلوئورسنت مصنوعی به ۲۷۰۰ کلوین میرسد. با آگاهی از شرایط نورپردازی میتوانید وایت بالانس را تنظیم کنید یا میتوانید از حالت وایت بالانس خودکار دوربین استفاده کنید.
لنز کیت (Kit Lens)
لنز کیت به لنز استانداردی گفته میشود که با اغلب دوربینهای DSLR همراه است. این لنزها تقریباً لنزهای همهکارهای هستند اما نمیتوان به صورت تخصصی برای یک هدف خاص از آنها استفاده کرد. بسیاری از افراد لنزهای کیت را دوست دارند و سالها است که از آنها استفاده میکنند؛ اما برخی عکاسها هم لنزهای گرانقیمتتر را ترجیح میدهند که برای اهداف مشخصی طراحی شدهاند. اگر لنز کیت دارید میتوانید لنزهای دیگری مثل لنزهای پرایم ۳۵ میلیمتری یا ۵۰ میلیمتری را هم خریداری کنید؛ اما اگر لنز کیت جوابگوی نیازهایتان است لازم نیست لنز دیگری خریداری کنید.
یکی از دلایل قیمت ارزان لنزهای کیت این است که این لنزها به جای فلز از قطعات پلاستیکی ساخته شدهاند و مقاومت کافی را دربرابر انواع آبوهوا یا گرد و غبار ندارند و همچنین به دلیل ساختار اجزای لنز گشودگی دیافراگم کمتری را پوشش میدهند. با وجود این محدودیتها لنزهای کیت برای افراد تازهکار مفید هستند.
این تصویر با دوربین کانن XT1 با لنز کیت ۱۸-۵۵ میلیمتری در ۱۸ میلیمتر و f/8 ثبت شده است.
لنز فلر (Lens Flare)
لنز فلر به زبان ساده به نور انحرافی گفته میشود که به سوژه مقابل لنز برخورد میکند. لنز فلر در برخی تصاویر به شکل نقاط یا باریکههای نور ظاهر میشود. برخی افراد لنز فلر را دوست دارند و برخی دیگر آن را عنصر اضافی و عامل گمراهکننده میدانند اما لنز فلر میتواند ظاهری نرمتر و طبیعیتر را به تصویر بدهد. لنزهای گرانقیمت دارای پوشش لنزی خاصی برای کاهش لنز فلر هستند. همچنین بسیاری از لنزها مجهز به هود لنز هستند که میتوان برای جلوگیری از برخورد نورهای اضافی به لنز از آنها استفاده کرد.
عکاسی ماکرو (Macro Photography)
ماکرو به معنی «بزرگ» است و لنز ماکرو میتواند اشیاء و سوژههای کوچکی مثل حشرات یا گلبرگ گلها را بزرگ نشان دهد. از نظر تکنیکی لنز ماکرو امکان تولید نسبت یک در یک را روی حسگر میدهد. سکهای به قطر ۱ سانتیمتر از دید لنز ماکرو، دایرهای یک سانتیمتری را روی حسگر دوربین اشغال میکند. در واقع این سکه کل قاب را پر میکند. لنزها ماکرو در مقایسه با لنزهای دیگر به شما اجازه میدهند از فاصله بسیار نزدیک عکاسی کنید.
لنزهای ماکرو گرانقیمت هستند اما تصاویر فوقالعادهای را تولید میکنند و اگر میخواهید بدون صرف هزینه زیاد به صورت ماکرو عکاسی کنید میتوانید از اکستنشن تیوب، فیلترهای کلوزاپ یا حتی ضمیمههای لنز clip on برای گوشی هوشمند خود استفاده کنید. افزون براین با برعکس قراردادن لنز تلهفوتو روی ماونت (که نیاز به دقت بالایی برای مهار نورهای اضافیِ ورودی به حسگر دارد) میتوانید لنز ماکرو داشته باشید.
عکاسی به سبک ماکرو؛ صرفنظر از اینکه از لنز ماکرو یا لوازم جانبی لنز استفاده میکنید این سبک عکاسی و زاویه دید آن تجربهای جذاب و سرگرمکننده است.
میکرو چهارسوم (Micro Four Thirds)
رقابت مفید است اما گاهی اوقات میتواند به موقعیتهای تنشزایی بینجامد. این نوع رقابت را میتوان بین برندهای کانن، نیکون، پنتکس، سونی، فوجی و دیگر برندهای دوربین مشاهده کرد. هر شرکت دارای مجموعهای از استاندارد لنزها است. در سال ۲۰۰۸ پاناسونیک و اولیمپوس برای تولید دوربین بدون آینه جدیدی با یکدیگر همکاری کردند که دارای یک حسگر کوچک بود و با هر لنزی سازگار بود. این سیستم میکرو چهارسوم (MFT) نامیده میشود. سیستم میکرو چهار سوم به حسگر تصویر کوچک و نسبت عرض به طول اشاره دارد.
از طرفی میکروچهار سوم برای برخی کاربران گیجکننده بود؛ اما به حرف نفرتپراکننان در اینترنت گوش نکنید. دوربینهای MFT دوربینهایی کوچک و سبکوزن هستند و مانند دیگر دوربینها عملکرد خوبی دارند.
حسگر دوربینها در اندازههای مختلف عرضه میشود و همانطور که مشاهده میکنید حسگر میکرو چهار سوم زیاد کوچکتر از حسگر اغلب دوربینهای کراپ حسگر DSLR نیست. در عکاسی روزمره تفاوتهای چندانی به وجود نمیآید نکته مهم کیفیت و خروجی تصویر است.
فیلتر ND یا تراکم خنثی (NEUTRAL DENSITY FILTER)
ND مخفف تراکم خنثی است و میتواند بخشی از نورهای ورودی را مسدود کند. با فیلتر ND میتوان به نوردهیهای طولانیتری رسید. شاید تصاویری از رودخانه یا آبشار را دیده باشید که در آنها آب ظاهری نرم و ابریشم مانند دارد. برای ثبت این تصاویر معمولاً از فیلترهای ND استفاده میشود درنتیجه عکاس میتواند حتی در نور روز شاتر را به مدت چند ثانیه باز نگه دارد.
نیفتی فیفتی (Nify Fifty)
سالها لنزهای ۵۰ میلیمتری بهعنوان لنزهایی با فاصله کانونی استاندارد شناخته شدهاند؛ زیرا نه زیاد طویل هستند (تلهفوتو) نه زیاد عریض (واید). این لنزها معمولاً کوچک، سبکوزن و نسبتاً کمهزینه هستند. به همین دلیل این لنزها نام مستعار نیفتی فیفتی یا پنجاه جذاب را به خود گرفتند و بهشدت برای انواع سناریوهای عکاسی توصیه میشوند.
نویز (Noise)
اگر تصاویری را در ایزوی بسیار بالا مثل ۳۲۰۰ یا ۶۴۰۰ ثبت کنید و سپس روی صفحهنمایش کامپیوتر تصاویر را ببینید با لکهها و الگوهای بامزهای روی عکسها روبهرو میشوید که به صفحات نمایش تلویزیونهای قدیمی شباهت دارند. به این الگوها نویز دیجیتال میگویند. نویز برای دوربینهای دیجیتال مشکل بزرگی است اما امروزه فناوری راهحلهای خوبی را برای این مشکل ارائه کرده است.
این تصویر در ایزوی ۶۴۰۰ ثبت شده است و در حالت کوچکنمایی ظاهر خوبی دارد. با بزرگنمایی ۱۰۰ درصد تعدادی لکه مشاهده میکنید که همان نویزها هستند. میتوانید با استفاده از فتوشاپ یا لایتروم این نویزها را حذف کنید.
پیکسل پیپینگ (Pixel Peeping)
اگر روی صفحهنمایش دوربین یا با ابزار ذرهبین فتوشاپ یا لایتروم تا ۱۰۰٪ بزرگنمایی کنید ممکن است اشکالاتی را در تصاویر خود پیدا کنید. برای مثال یکی از مژهها تار شده و برگ درختی حالت محو پیدا کرده است. به توجه بیش از اندازه به جزئیات پیکسل پیپینگ گفته میشود. بهطور کلی از صرف وقت بیش از حد به جزئیات خودداری کنید و از عکاسی لذت ببرید.
لنز با فاصله کانونی ثابت یا پرایم (Prime Lens)
پرایم نوعی لنز فاقد بزرگنمایی و کوچکنمایی با فاصله کانونی ثابت است. اغلب لنزهای زوم دارای گشودگی دیافراگم کمتری هستند درنتیجه مانند لنزهای پرایم نمیتوانند نور زیادی را جذب کنند. از طرفی لنزهای پرایم گشودگی دیافراگم بیشتری دارند. درنتیجه میتوان از لنزهای ثابت یا پرایم برای عکاسی در موقعیتهای کم نور استفاده کرد و نیازی به استفاده از فلش نیست. این لنزها همچنین به ایجاد جلوه بوکه در پسزمینه عکسهای پرتره کمک میکنند. لنزهای پرایم همچنین کوچکتر و سبکتر از لنزهای زوم هستند. اگر از لنز کیت روی دوربین خود استفاده کردید و میخواهید لنز جدیدی را امتحان کنید، میتوانید از لنزهای پرایم ۳۵ یا ۵۰ میلیمتری استفاده کنید.
لنزهای پرایم قادر به بزرگنمایی نیستند؛ این لنزها دارای گشودگی دیافراگم عریضتر هستند و روشهای خلاقانه عکاسی را پیش رویتان قرار میدهند.
حالت برنامه (Program Mode)
حرف P روی دوربین مخفف Program Mode یا حالت برنامه است. این حالت ترکیبی از حالتهای اولویت دیافراگم (Aperture Priority) و اولویت شاتر (Shutter Priority) است. در این حالت دوربین مقادیر گشودگی دیافراگم، شاتر و ایزوی مناسب را برای نوردهی انتخاب میکند. البته شما میتوانید با تنظیم گشودگی دیافراگم و شاتر به صورت همزمان این تنظیمات را کمی تغییر دهید.
کار با حالت Program جالب است و اگر به اف استاپ و اعداد شاتر در ویوفایندر دقت کنید این حالت به شما کمک میکند به انواع خروجیهای حاصل از این تغییرات پی ببرید. با استفاده از حالت P میتوانید به قابلیتهای سفارشی دیگری مثل وایت بالانس دسترسی پیدا کنید، از فلش استفاده کنید یا حالتهای فوکوس مختلف را انتخاب کنید.
همگامسازی فلش (Rear Curtain Sync)
نور با سرعت بالایی حرکت میکند. هنگام کار با فلش معمولاً دو گزینه را پیش رو دارید: فلش هنگام باز شدن شاتر فعال شود (تنظیمات پیشفرض) یا درست قبل از بسته شدن آن. به گزینه دوم اصطلاحا همگامسازی فلش گفته میشود. این تکنیک میتواند تأثیر چشمگیری بر تصویر خروجی بگذارد.
کنترل از راه دور (Remote Triggers)
کنترل از راه دور دستگاه سادهای است که به دوربین وصل شده و امکان کنترل ریموت دوربین را میدهد. نوع بیسیم این دستگاه سیگنالی رادیویی را به دوربین ارسال میکند. این قابلیت در صورتی که نمیخواهید به صورت فیزیکی به دوربین خود نزدیک شوید عالی است. عکاسهای حیات وحش از این امکانات برای عکاسی از حیوانات وحشی استفاده میکنند. این دستگاهها روشی عالی برای به حداقل رساندن لرزش حتی در صورت سهپایه است. بسیاری از عکاسان حرفهای همچنین از کنترلهای ریموت برای هدایت فلشهای جانبی یا سرعت نور استفاده میکنند.
حسگر (Sensor)
حسگر یا سنسور درست داخل دوربین قرار دارد. این قطعه میکروچیپ مسطح و کوچکی هماندازه با یک مهر پستی است که معمولاً عملکرد آن مشابه عملکرد یک قطعه فیلم در دوربینهای قدیمی است. هدف اصلی حسگر جمعآوری نور بهویژه نور ورودی از لنز است.
گوشیهای هوشمند و دوربینهای جیبی حسگر بسیار کوچکی دارند درحالیکه دوربینهای گرانقیمتتر با لنزهای قابل تعویض حسگر بزرگتری دارند. بهطور کلی حسگرهای کوچکتر برای عکاسی در موقعیتهای کمنور چندان مناسب نیستند به همین دلیل گاهی لازم است برای عکاسی با دوربین جیبی یا گوشی هوشمند از فلش استفاده کنید. در حالت کلی دوربینهای گرانقیمتتر حسگر بزرگتری دارند. بااینحال دوربین با حسگر بزرگتر لزوما از شما عکاس بهتری نمیسازد.
مربع بنفش در وسط دوربین همان حسگر است. میکروچیپی که نور ورودی را جذب میکند. در سالهای قبل قطعه فیلم این عمل را انجام میداد.
عکاسی واید اوپن (Shooting Wide Open)
وقتی از عریضترین گشودگی دیافراگم ممکن برای لنز استفاده میکنید به این حالت عکاسی در حالت واید اوپن گفته میشود. برای این کار نیازی به لنز پرتره ندارید و هر لنزی که دارای اندازه حداکثر و حداقل گشودگی دیافراگم باشد قابل استفاده است.
شاتر (Shutter)
شاتر در یا پرده بسیار کوچکی است که داخل دوربین قرار دارد و برای ورود نور باز و بسته میشود. شاتر در اغلب دوربینها درست عملکردی مانند پرده پنجره خانه دارد. حداکثر سرعت شاتر روی اغلب دوربینها ۴۰۰۰/۱ ثانیه است. با این سرعت میتوان از سریعترین سوژهها مثل اسکیتبردرها یا موج سوارها عکاسی کرد. برای عکاسی در چنین سرعت بالایی نیاز به نور زیادی دارید اما اگر در طول روز عکاسی کنید بهراحتی میتوانید به نتایج خوبی برسید.
سرعت شاتر (Shutter Speed)
به سرعت باز و بسته شدن قسمتی از دوربین که اجازه ورود نور به حسگر (سنسور) را میدهد، شاتر اسپید یا سرعت شاتر گفته میشود. واحد سراعت شاتر برحسب ثانیه است و به صورت 1/200s یا ”1 نمایش داده میشود. نماد «”» کامل بودن ثانیه را نشان میدهد. سرعت شاتر آهستهتر روشنایی تصویر را افزایش میدهد.
اولویت شاتر (Shutter Priority)
حالت اولویت شاتر روی اغلب دوربینها وجود دارد. در این حالت تنها میتوانید سرعت شاتر را به صورت دستی تنظیم کنید و بقیه تنظیمات مثل ایزو و گشودگی دیافراگم برعهده دوربین است. این قابلیت زمانی مفید است که اهمیتی به عمق میدان ندهید و فقط بخواهید لحظهای را منجمد یا اصطلاحا فریز کنید یا حس گذر زمان را ایجاد کنید. برای فریز کردن یک لحظه از سرعت شاتر ۵۰۰/۱ یا ۱۰۰۰/۱ ثانیه استفاده کنید و برای ایجاد حس گذر زمان نیاز به سرعتهای کمتری مثل ده تا بیست ثانیه دارید. دوربین خود را روی حالت اولویت شاتر قرار دهید (S در نیکون، Tv یا Time value در کانن)، سپس سرعت دلخواه را تنظیم کنید. دوربین باقی کارها را انجام میدهد.
در حالت اولویت شاتر فقط باید سرعت شاتر را به صورت دستی تنظیم کنید و بقیه تنظیمات برعهده دوربین است.
SOOC
SOOC مخفف خارج از دوربین است و به تصاویری اشاره دارد که عکاس هیچ ویرایشی روی آنها در فتوشاپ، لایت روم یا هر برنامه دیگری انجام نداده است.
اسپیدلایت (Speedlight)
اسپیدلایت به نوع فلشی گفته میشود که روی دوربین وصل میشود. فلش تعبیهشده در اغلب دوربینها بسیار کوچک است و نور زیادی را منتشر نمیکند اما اسپیدلایتها از قدرت کافی برای روشن کردن تاریکترین اتاقها هم برخوردار هستند. از معایب اسپیدلایت میتوان به گران بودن، وزن بالا و باتریخور بودن اشاره کرد.
سرعت همگامسازی (Sync Speed)
سرعت همگامسازی سریعترین سرعت قابل استفاده شاتر هنگام عکاسی با فلش برای جلوگیری از برش نور است. برای درک این مفهوم کافی است در سرعت توصیهشده همگامسازی متناسب با دوربین خود عکاسی کنید (اغلب سرعتها ۲۰۰/۱ یا ۲۵۰/۱ ثانیه هستند). همچنین میتوانید از سرعتهای شاتر پائینتر استفاده کنید اما در سرعت شاتر بالاتر باید تکنیکها و تنظیمات پیچیدهتری را اعمال کنید.
لنز تلهفوتو (Telephoto Lens)
عبارت لنز تلهفوتو به لنزهایی با فاصله کانونی طولانیتر از حد نرمال گفته میشود. فاصله کانونی نرمال روی یک حسگر فول فریم معمولاً برابر با ۵۰ میلیمتر است. بحث بر سر فاصله کانونی تلهفوتو زیاد است اما معمولاً ۸۵ میلیمتر تلهفوتوی کوتاه، ۱۲۵ میلیمتر متوسط و هر فاصلهای بیشتر از ۲۰۰ میلیمتر تلهفوتو شناخته میشود.
نورسنجی فلش TTL و E-TTL
اغلب دوربینها و فلشها با سیستمی به نام اندازهگیری TTL کار میکنند که مخفف نورسنجی درون لنزی است. شاید عبارت E-TTL را همدیده باشید که مخفف نورسنجی درون لنزی ارزیابی و A-TTL که مخفف نورسنجی درونلنزی پیشرفته است.
دوربین با نورسنجی فلش TTL به اندازهگیری نور ورودی مناسب در طول نوردهی پرداخته و با فرض نوردهی مناسب فلش را غیرفعال میسازد. دوربین در حالتهای A-TTL و E-TTL اولویت پیش از فلش را برای نوردهی انجام میدهد. سپس به اندازهگیری و استفاده از قدرت فلش براساس نوردهی مناسب میپردازد. درنتیجه با عکاسی در حالت E-TTL روی فلش و فرض قرارگیری گشودگی دیافراگم روی f/5.6، حالت پیش فلش اشعه نوری را ارسال میکند، دوربین به اندازهگیری پرتوی نور پرداخته و فلش را بالاتر یا پائینتر از مقدار نور ریافتی تنظیم میکند.
وینیت (Vignette)
عبارت وینیت برگرفته از لغتی فرانسوی به معنی تاک کوچک است. این اصطلاح به طراحی درختها یا برگهای انگور در حاشیه تصویر اشاره دارد که فصلهای کتاب را جدا میکردند. امروزه این ترکیب برای نواحی تاریکی به کار میرود که گاهی در حاشیه عکسها ظاهر میشوند. گاهی این جلوه به جنبه فیزیکی لنز و خمیده شدن و شکل گرفتن نور در آنها بهویژه هنگام عکاسی واید در دوربینهای فول فریم وابسته است اما گاهی میتوان به صورت مصنوعی و با نرمافزارهایی مثل لایتروم، اپل فوتوز یا فیلترهای ساده اینستاگرام این جلوه را به عکسها اضافه کرد.
اگر بهدنبال استفاده از وینیت هستید سعی کنید خیلی نامحسوس این کار را انجام دهید. افراط در هر افکتی بهویژه وینیت میتواند حسی نخ نما و کهنه را به تصویر القا کند.
از افکت وینیت برای تاریک کردن حاشیه تصویر و جلب توجه مخاطب به دو مرد در وسط تصویر استفاه شده است.
وایت بالانس (White Balance)
وایت بالانس یا تراز سفیدی به بیان ساده به معنی تنظیم فام رنگی تصاویر به گونهای است که تصویر و منظره به نظر خنثی یا متناسب با رنگهای واقعی برسند. منابع رنگی متعدد نورهای متفاوتی را به وجود میآورند (با دما یا رنگ نوری متفاوت) درنتیجه دوربین دارای تنظیماتی برای تنظیم محیط اطراف است به این تنظیمات وایت بالانس گفته میشود.
اغلب دوربینها دارای پیشفرضهایی برای وایت بالانس هستند (از جمله Auto یا AWB) که با شاخصهای بصری همراهند و به شما در تنظیم وایت بالانس مجموعهای از موقعیتهای عکسای کمک میکنند. تنظیمات متداول عبارتاند از: daylight، cloudy، shade، fluorescent، flash و tungsten یا incandescent. همچنین میتوانید به فرمت RAW عکاسی کنید که امکان تنظیم وایت بالانس روی کامپیوتر را با برنامههای لایتروم و فتوشاپ میدهد.
صحنهای یکسان با تنظیمات وایت بالانس متفاوت. هر کدام از این تنظیمات ظاهری متفاوت را به عکس میدهند که با تغییرات رنگ نور همراهند.
لنز واید (Wide Angle Lens)
لنز واید به لنزی با فاصله کانونی کوتاهتر از نرمال (۵۰ میلیمتر روی حسگر فولفریم) گفته میشود. عکاسهای طبیعت و چشمانداز از طرفداران پرو پاقرص لنزهای واید هستند زیرا میتوانند چشماندازها و فضاهای عریض و باز را ثبت کنند. لنزهای اولترا واید (عریضتر از ۲۴ میلیمتر روی فولفریم) لنزهایی فوق عریض هستند. لنزهای فیشآی عریضتر هستند و فاصله کانونی آنها عریضتر از ۱۵ میلیمتر است.
اصطلاحات دوربین عکاسی
DSLR
اصطلاح DSLR مخفف Digital Single Lens Reflex به معنی دوربین دیجیتال تکلنزی بازتابی است. این اصطلاح برای توصیف دوربینهای مجهز به آینه مکانیکی به کار میرود. این آینه برای هدایت نور ورودی به لنز به سمت منشور و سپس ویوفایندر طراحی شده است. با کلیک روی دکمه شاتر آینه مکانیکی حرکت میکند، دریچه دیافراگم متناسب با تنظیمات انتخابی بسته میشود، شاتر برای نوردهی به حسگر باز میشود و تصویر ثبت میشود. آینه پس از تکمیل نوردهی به نقطه اولیه بازمیگردد. تمام این اتفاقها در یک چشم برهم زدن رخ میدهند.
قبل از رواج دوربینهای DSLR در سال ۲۰۰۵، اغلب دوربینها از فیلم استفاده میکردند و SLR یا بازتابی تکلنزی نامیده میشدند. امروزه برخی افراد استفاده از دوربینهای بدون آینه را ترجیح میدهند که فاقد آینه مکانیکی است. خروجی دوربین بدون آینه هم به خوبی DSLR-ها است. هر دو نوع دوربین مزایایی دارند و باید متناسب با نیاز خود اقدام به خرید دوربین کنید.
مگاپیکسل (Megapixels)
مگاپیکسل به رزلوشن حسگر دیجیتال یا تعداد نقاط مستقل (پیکسل یا اجزای تصویر) گفته میشود که یک تصویر دیجیتال را تشکیل میدهند. مگاپیکسل با ضرب تعداد پیکسلهای عرض در تعداد پیکسلهای ارتفاع محاسبه میشود. برای مثال برای دوربین کانن 1DX این مقدار برابر است با ۵۱۸۴ × ۳۴۵۶ = ۱۷.۹ میلیون (۱۸ مگاپیکسل مؤثر).
در هر صورت هنگام خرید دوربین بهتر است زیاد به مگاپیکسل آن توجه نکنید. طبق باور عامه مگاپیکسل بیشتر به معنی کیفیت بالاتر است درحالیکه این تصور صحیح نیست. کانن 1DX تنها ۱۸ مگاپیکسل دارد. دوربین سونی A7S تنها ۱۲ مگاپیکسل دارد. دوربین گوشیهای هوشمند بین ۶ و ۱۲ مگاپیکسل است گرچه در مدلهای جدیدتر مگاپیکسل گوشیها به شکل چشمگیری افزایش یافته است و اغلب دوربینهای غیرحرفهای هم بین ۱۶ تا ۲۴ مگاپیکسل دارند. دوربینهایی که با مگاپیکسلهای بالا ساخته میشوند لزوما کیفیت بهتری ندارند.
این عکس با دوربین جیبی کانن پاورشات SD10 ثبت شده است که تنها ۳ مگاپیکسل دارد.
منظره یاب (Viewfinder)
روزنهای که ازطریق آن میتوانید کادر تصویر نهایی را تنظیم کنید. منظرهیاب میتواند محلی مشخص و جدا از صفحهاصلی دوربین داشته باشد یا اینکه تصویر را مستقیماً به نمایشگر منتقل کند. اما بهطورکلی تمامی دوربینهای DSLR یا بدونآینه، از منظرهیاب استفاده میکنند.
بادی دوربین (Camera body)
بهقسمت اصلی دوربین (بدون احتساب لنز) بادی گفته میشود. درون بادی دوربین تمامی قسمتهای اصلی آن شامل نمایشگر، حسگر، ماونت، دکمه شاتر و باقی اجزا قرار دارند. بادی دوربین شامل لنز نمیشود.
کراپ سنسور (Crop Sensor)
اندازه فیزیکی حسگر در اغلب دوربینها کوچکتر از یک قطعه فیلم ۳۵ میلیمتری است از این رو به آنها کراپ سنسور گفته میشود. اندازه کراپ سنسورها معمولاً ۲۲ در ۱۵ میلیمتر است درحالیکه اندازه حسگرهای فول فریم به ۳۶ در ۲۴ میلیمتر میرسد. لنزهای دوربینهای کراپ سنسور رفتار نسبتاً متفاوتی با دوربینهای فولفریم دارند. دوربینهای کراپ سنسور معمولاً برای عکاسی در تمام موقعیتها مناسب هستند، مگر اینکه حرفهای باشید و بخواهید با دوربین خود درآمدزایی کنید یا نیاز به بالاترین کیفیت تصویر و حجیمترین فایلها داشته باشید. در غیر این صورت دوربینهای کراپ سنسور برایتان کافی است.
فول فریم (Full Frame)
مدلهای فول فریم دوربین برخلاف دوربینهای کراپ سنسور دارای حسگر تصویری کاملاً هماندازه با قطعه فیلم ۳۵ میلیمتری هستند. این دوربینها معمولاً گرانقیمتتر هستند و کیفیت تصویر بهتری در ایزوهای بالاتر دارند. لنزهای مخصوص دوربینهای فولفریم هم از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
کانن 5D Mark III یک دوربین فولفریم است درحالیکه کانن 60D از نوع کراپ سنسور است.
نقاط فوکوس خودکار (Autofocus Points)
نقاط فوکوس خودکار به نقاط یا مربعات کوچکی گفته میشود که از ویوفایندر میبینید. تعداد نقاط فوکوس در دوربینها بسته به مدل متفاوت است؛ اما در حالت کلی تعداد آنها اهمیتی ندارد. برای مثال اگر دوربینی تنها ۲۹ نقطه AF و دوربین دیگری ۹۹ نقطه AF باشد، هر دو میتوانند عکسهای خوبی را بگیرند گرچه دوربین دوم میتواند انعطاف بیشتری را فراهم کند.
بسته به اینکه عکاسی از نوع پرتره، منظره، عکاسی اکشن، عکاسی از حیوانات، غذا یا هر چیزی دیگری باشد، توانایی انتخاب نقاط AF میتواند بسیار مفید باشد. میتوانید دوربین خود را به گونهای تنظیم کنید که از تمام نقاط AF استفاده کند یا فوکوس را با مجموعه مشخصی از نقاط انجام دهد (فوکوس ناحیهای).
میتوانید از نقاط فوکوس خودکار دوربین برای انتخاب نقطهای مشخص مثل چشم سوژه در عکاسی پرتره استفاده کنید.
دوربینهای بدون آینه (Mirrorless Cameras)
در تمام دوربینهای DSLR کانن یا نیکون آینه کوچکی در ابعاد یک مهر پستی قرار دارد. آینهها در زاویه ۴۵ درجه قرار دارند و نور را از لنز به سمت منشور و سپس به سپس ویوفایندر منعکس میکنند. با فشردن دکمه شاتر آینه چرخیده و دوربین میتواند نور را به حسگر ارسال کند.
فوجی، سونی، پاناسونیک، لایکا، نیکون، کانن، پنتکس، سیگما و اولیمپوس دوربینهای بدون آینه را هم تولید میکنند. این دوربینها بدنه نسبتاً کوچکتری دارند اما از نظر عملکرد کاملاً شبیه نمونههای DSLR عمل میکنند. برخی از دوربینهای بدون آینه از نوع میکرو چهار سوم هستند. اگر شخصی به شما گفت دوربین بدون آینه ضعیفتر از دوربینهای DSLR است فقط مؤدبانه سرتان را تکان داده و لبخند بزنید. سپس درحالیکه میدانید دوستتان تا چه اندازه گمراه است از عکاسی با دوربین بدون آینه خود لذت ببرید.
مقاوم دربرابر آبوهوا (Weather Sealed)
برخی دوربینها با مقاومت بیشتری طراحی شدهاند. گرچه امروز اغلب دوربینها از مقاومت بالایی برخوردار هستند مدلهایی مثل کانن 1DX، نیکون D5، فوجی X-T1 و XT-2 یا پنتکس K1 میتوانند دربرابر بسیاری از نیروهای طبیعت کاملاً مقاوم باشند. این دوربینها از گرد و غبار، کثیفی، آب، برق، گرمای شدید، سرما یا حتی دستان خرابکار اطفال جان سالم به در میبرند. این مقاومت به لطف درزبندها و عایقها و اجزای خاصی است که از جنس آلیاژ منیزیوم یا فیبر کربنی ساخته شدهاند.
نکته: مقاومت دربرابر آبوهوا لزوما به معنی ضدآب بودن دوربین نیست. اولیمپوس و بسیاری از برندهای دیگر دوربینهای ضدآبی را طراحی کردهاند که مخصوص عکاسی زیر آب هستند.
اصطلاحات عکاسی پرتره
بوکه (Bokeh)
بوکه در اصل به جلوهای گفته میشود که اجسام حالتی دایرهای شکل به خود میگیرند؛ اما در گفتمان عامیه امروزی این واژه به تاری قسمتی از تصویر بهواسطه کاهش عمق میدان گفته میشود. بوکه زمانی ایجاد میشود که از لنزهایی با دیافراگم بازتر استفاده کنیم. در بخش دیافراگم گفتیم که با افزایش گشودگی لنز، عمق میدان کاهش پیدا میکند. کاهش عمق میدان باعث میشود تا پسزمینهی سوژهی فوکوس شده تار شده و تمرکز روی سوژه اصلی یا فوکوس شده بیشتر شه...
بوکه به دوچندان شدن زیبایی و جذابیت تصویر و همچنین دیدهشدن بیش از پیش سوژه کمک شایان ذکری میکند. با بوکه شدن تصویر نورهای موجود در تصویر بهشکل دایرهای تغییر حالت میدهند که استفاده درست و بهجا میتواند به ثبت عکسهایی بهیادماندنی شود.
بوکه یکی از المانهای اصلی در عکاسی پرتره بهشمار میرود.
بوکه به نواحی تار و خارج از فوکوس پسزمینه (گاهی پیشزمینه) گفته میشود.
فوکوس دکمه پشتی (Back Button Focus)
روی اغلب دوربینها با نیمه فشردن کلید شاتر میتوانید فوکوس سوژه را تنظیم کنید؛ اما به جای این کار میتوانید دوربین خود را به گونهای تنظیم کنید که از دکمه پشتی دوربین برای این کار استفاده کنید. دکمهای که با انگشت شست خود احساس میکنید. به این صورت میتوانید کنترل بیشتری روی عکاسی داشته باشید. عکاسهای ورزشی و عکاسهای شب یا پرتره اغلب از این تکنیک استفاده میکنند.
اصطلاحات عکاسی تبلیغاتی
علاوهبر اصطلاحاتی که تا بهاینجا مطالعه کردید، در دستهبندی عکاسی تبلیغاتی نیز اصطلاحاتی وجود دارد که بهصورت روزمره توسط فعالان در این زمینه استفاده میشود؛ بنابراین درصورتی که عکاس تبلیغاتی هستید، بهتر است با اصطلاحات زیر نیز آشنا شوید.
عکاسی تبلیغاتی با عکاسی تجاری تفاوتهای عمدهای دارند که از مهمترینِ آنها میتوانیم به واقعیتر بودن تصاویر در عکاسی تجاری اشاره کنیم. بهبیان دیگر عکسی که با هدف تبلیغات ثبت میشود، تمامی المانهای مربوط به «فروش» محصول را درخود دارد و تمام سعی خود را بهکار گرفته است تا بهترین شکل از آن محصول بهخصوص را بهنمایش بگذارد.
درنظر داشته باشید که واژههای پیشرو تعریف کننده سبکی خاص در عکاسی تبلیغاتی هستند و با اینکه نامشان مستقیماً تعریف کننده خود سبک است، همچنان نکتههایی وجود دارد که سعی میکنیم در خلال توضیح هریک از سبکها به آنها نیز اشاره کنیم.
لایفاستایل (Lifestyle)
عکاسی لایفاستایل بر زندگی واقعی مشتریان، کاربران و بهطور کلی انسانها تمرکز دارد. برای مثال شرکتی که در زمینه تولید لوازم خانگی فعالیت میکند، ترجیح میدهد تا محصولات خود را در قالب یک زندگی عادی نمایش دهد؛ تصویری که شامل یک خانواده، دیگر اسباب منزل و موارد دیگر میشود.
غالبا افراد با مشاهده عکسهای لایفاستایل، خود را در آن شرایط تصور میکنند؛ از این رو عکاسان باید سعی کنند تا تصویر با افراد و اقشار مختلف رابطه احساسی برقرار کنند تا بیشترین تأثیر را روی او داشته باشند.
فشن (Fashion)
عکاسی فشن به سبکی از عکاسی اشاره میکند که در آن افراد با پوشیدن لباس یک برند، در موقعیتهای مختلف قرار میگیرند؛ موقعیتهایی مانند قدم زدن در خیابان یا بازی در برف. سوژه باید در محیطی قرار بگیرد که از سبکی مشابه بهره میبرد تا بالاترین تاثیرگذاری را داشته باشد.
بیوتی (Beauty)
عکاسی بیوتی مستقیماً با نمایش محصولات آرایشی گرهخورده است. عموماً در عکاسی بیوتی از مدلهایی زیبا با ژستیهایی فریبنده استفاده میشود تا بهبهترین شکل، ویژگیهای ظاهری آن (که بهواسطه محصولات آرایشی جلوه دوچندانی پیدا کرده) نمایش داده شود. ممکن است مدل، محصول مذکور را در دست خود داشته باشد تا اشاره مستقیمی به بستهبندی آننیز بکند تا در خاطر مخاطب ثبت شود.
غذا (Food)
در صنعت غذایی رنگ عاملی حیاتی بهشمار میرود. هرمحصول یا بشقاب حاوی غذا باید دربرگیرنده مجموعهای رنگهای مختلف باشد تا بهبیان ساده دهان بیننده را آب بیندازد. ازاینرو تصاویر خلق شده در دنیای عکاسی غذایی، عموماً غیرواقعی هستند و حتی در روند عکاسی از مواد غیرخوراکی استفاده میشود.
معماری (Architectural)
در عکاسی معماری هدف نمایش بهترین زاویه یک ساختمان یا المانهای مربوط به آن است. برای مثال ممکن است عکاس از لنزهای مختلفی استفاده میکند تا اتاق را بزرگتر از آنچه هست نشان دهد. حتی ممکن است خانهای در فصل خاصی از سال جلوه زیباتری داشته باشد که قطعاً عکاس برای ثبت بهترین قاب باید در همان فصل اقدام به عکاسی کند.
سخن پایانی
امیدواریم تعاریف فوق تا اندازهای به بهبود درک شما از دوربین و فرآیندهای عکاسی کمک کرده باشند. اگر احساس میکنید با این اطلاعات گیج شدید سعی کنید آنها را روی دوربین خود پیدا کرده و بررسی کنید. هرچقدر بیشتر با مواردی مثل سرعت شاتر، وایت بالانس یا عمق میدان کار کنید درک این مفاهیم برایتان آسانتر خواهد شد.
نگران به خاطر سپردن تمام مفاهیم نباشید با افزایش مهارتها و تجربه عکاسی به مرور آنها را به خاطر خواهید سپرد. تنها راه افزایش مهارت عکاسی بیرون رفتن و عکس گرفتن است.
این مقاله در تاریخ ۱۴۰۱/۰۷/۲۶ بهدست شادان غمگسار بهروزرسانی شده است.