حق با مایکروسافت بود؛ فرم فاکتور سرفیس پرو آینده لپتاپهای هیبریدی است
بیراه نیست اگر بگوییم نام مایکروسافت، این شرکت ۱٫۷ تریلیون دلاری با خریدهای پرزرقوبرقی همچون اکتیویژن بلیزارد و تمام محصولات تاریخسازی نظیر ویندوز، با شکستهای بزرگ و اشتباهات خجالتآوری نیز گره خورده است. از سرطانخواندن لینوکس و پیشبینی مرگ آیفون گرفته تا ساعت هوشمند MSN Direct که به ویژگیهای کمنظیری مانند شارژر بیسیم مجهز بود؛ اما بهدلیل هزینه نسبتاً زیاد سرویس ماهانهاش شکست خورد یا هدفون Surface Earbuds با امکان کنترل اسلایدهای پاورپوینت (!) که در سال ۲۰۱۹ معرفی و بهسرعت به دست فراموشی سپرده شد.
مایکروسافت گاهی ایدههای نوآوارنه و بلندپروازنهای در سر میپروراند که اغلب به جایی نمیرسند و گاهی نیز ایدههایش، ازجمله اضافهکردن نسخهی شخصی برنامهی سازمانی تیمز به ویندوز ۱۱ تمسخر دیگران را برمیانگیزاند؛ اما ایدههای «جلوتر از زمان» مایکروسافت دستکم در یک مورد به بار نشست و بهنظر میرسد آیندهی لپتاپهای هیبریدی باشد. درست حدس زدید، منظورمان خانوادهی محبوب سرفیس پرو است.
فرمفاکتور هیچ دستگاه هیبریدی با سیستمعامل دسکتاپ به پای سرفیس پرو ۸ نمیرسد
سرفیس پرو از همان ابتدا ایدهی جذابی بود: تبلت نسبتاً سبکی که با اتصال به کیبوردی مغناطیسی، میتوانست نقش لپتاپی با سیستمعامل کامل دسکتاپ را نیز ایفا کند. بااینحال، مایکروسافت به چهار سال زمان نیاز داشت تا این ایده را به بلوغ نسبی برساند. هنگامیکه ردموندیها سرفیس پرو ۴ را با آن طراحی چشمگیر معرفی کردند، چنان از تبلت گرانقیمتشان رضایت داشتند که آن را پنج سال با همین طراحی روانهی بازار کردند.
حالا بعد از ۹ سال تحقیقوتوسعه، سرفیس پرو ازلحاظ ایده و معماری به جایی رسیده است که هیچ دستگاه هیبریدی با سیستمعامل دسکتاپ به پای آن نمیرسد؛ اما مهمتر از آن، شرکتهای رقیب نیز متوجه این برتری شده و دنبالهی مایکروسافت را در مسیر تولید لپتاپهای با کیبورد جداشدنی (Detachable) گرفتهاند.
اگر در دوسه سال گذشته اخبار مربوط به دنیای لپتاپ را دنبال کرده باشید، احتمالاً متوجه افزایش محبوبیت لپتاپهایی با کیبورد جداشدنی در بین برندهای دیگر شدهاید. بهطور دقیقتر، شرکتهای مطرحی همچون دل و لنوو و ایسوس که پیشتر مشغول تولید لپتاپهای تبدیلپذیر (Convertible) معروف به «دودریک» بودند، حالا به فرمفاکتور کیبورد جداشدنی روی آوردهاند. هرچه شرکتهای بیشتری این فرمفاکتور را به خطتولید لپتاپهای پریمیوم خود اضافه میکنند، با اطمینانخاطر بیشتری میتوان گفت تمام این مدت حق با مایکروسافت بوده است.
بهعنوان مثال، میتوان به نسل جدید لپتاپ XPS 13 دل اشاره کرد که زمانی یکی از بهترین لپتاپهای تبدیلپذیر بازار بهشمار میرفت؛ اما امسال با فرمفاکتور لپتاپی جداشدنی به شکلوشمایل سرفیس پرو و XPS Folio عرضه شده است. سری لتیتود (Latitude) دل نیز که برخی از لپتاپهای تبدیلپذیر سازمانی آن جزو بهترینهای بازار هستند، حالا شامل چند مدل با کیبورد جداشدنی هستند.
فرمفاکتور لپتاپ Dell XPS 13 2022 شباهت زیادی به سرفیس پرو دارد
شرکت لنوو نیز در چند سال گذشته از فرمفاکتور تبدیلپذیر برای برخی مدلهای ThinkPad چشمپوشی کرده است. این شرکت چینی ابتدا قصد داشت سری Z را به همان شکل تبدیلپذیر عرضه کند؛ اما احساس کرد بازار این مدل لپتاپها بسیار کوچکتر از لپتاپهای عادی است؛ درنتیجه، سری Z خانوادهی ThinkPad حالا از نوع جداشدنی است؛ هرچند کیبورد آن همچنان به آن دکمهی قرمزرنگ موسوم به TrackPoint مجهز است.
سری ExpertBook ایسوس نیز بهتازگی اولین لپتاپ جداشدنی مبتنیبر آرم را بهعنوان عضو جدیدی از خانوادهی خود پذیرفت. ExpertBook B3 Detachable که اوایل شهریور امسال عرضه شد، به کاربر اجازه میدهد کیبورد را از نمایشگر جدا و با بازکردن لولای لپتاپ آن را به تبلتی بزرگ تبدیل کند.
اینکه چرا سازندگان مطرح لپتاپ از فرمفاکتور تبدیلپذیر فاصله و راه مایکروسافت را در پیش گرفتهاند، بسیار ساده است: مشتریان دیگر به خرید لپتاپهای دودریک علاقهای ندارند و اگر شما نیز تجربه استفاده از این لپتاپها را داشته باشید، بیشک از این اتفاق استقبال خواهید کرد.
مشکلی که دربارهی فرمفاکتور لپتاپهای تبدیلپذیر امروزی وجود دارد و آن را از تبلت متمایز میکند، وزن است. بهطورکلی، لپتاپهایی که بیش از ۱٫۵ کیلوگرم وزن دارند، برای حملکردن و نگهداشتن در دست بهعنوان تبلت بیشازاندازه سنگین بهحساب میآیند. احتمالاً بههمیندلیل است که لپتاپهای تبدیلپذیر ۱۵ اینچی که برخی شرکتها اواخر دههی ۲۰۱۰ در حال عرضه به بازار بودند، تقریباً از صحنهی رقابت حذف شدهاند.
مشکل دیگر لپتاپهای تبدیلپذیر این است که وقتی میخواهید آن را بهصورت تبلت در دست بگیرید، انگشتهایتان روی کیبورد قرار میگیرد یا اگر آن را روی سطح قرار دهید، احتمال خراشیدگی یا جذب گردوغبار در کیبورد افزایش مییابد.
حاشیههای دور نمایشگر نیز دردسر دیگری است که این فرمفاکتور با آن روبهرو است. لپتاپهای پریمیوم مدتها است در حال افزایش نسبت نمایشگر به بدنه هستند و ازنظر بسیاری از بررسیکنندگان محصولات فناوری ازجمله خود ما، حاشیههای کمتر یکی از ویژگیهای اصلی طراحی مدرنتر است. بااینحال، در طراحی تبلتها نمیتوان بهطورکامل از حاشیههای دور نمایشگر چشمپوشی کرد؛ چراکه لازم است فضایی برای قرارگرفتن انگشتان کاربر هنگام نگهداشتن تبلت در دست وجود داشته باشد.
تراشهی پرقدرت M1 که برای خانوادهی مک معرفی شده بود، حالا در دل آیپد جا گرفته است
تا مدتها، لپتاپهای دودریک تنها چاره بود. ازآنجاکه نمیشد سختافزارهای لپتاپ را داخل تبلت جای داد، اضافهکردن کیبورد مشکل فضای محدود را حل میکرد؛ اما هرچه پردازندهها ازلحاظ مصرف انرژی بهینهتر شدند و شرکتهای بیشتری سراغ معماری هیبریدی رفتند، این طرز فکر رفتهرفته از موضوعیت خارج شد.
برای مثال، اپل تراشهی M1 را که علاوهبر پردازندههای آشنایی همچون CPU و GPU، ماژولهایی همچون موتور پردازش عصبی، پردازندهی سیگنال تصویر (ISP) و کنترلر تاندربولت/USB 4 را در بطن خود دارد، برای خانوادهی مک معرفی کرد؛ اما این تراشه اکنون در دل آیپد قرار گرفته است.
حالا پیشرفتهای حاصل در معماری و لیتوگرافی تراشه به شرکتها اجازه میدهد با رهاشدن از دغدغهی محدودیت فضا روی دلیلی تمرکز کنند که موجب استقبال کاربران از لپتاپهای تبدیلپذیر شده است. دلیل محبوبیت این لپتاپها اصلاً ربطی به نمایشگر لمسی یا استفاده از آنها در حالت تنت (Tent) ندارد.
راستش را بخواهید، کاربران سرفیس پرو عموماً با هدف تعامل لمسی این دستگاه را نمیخرند؛ چراکه نه ویندوز ۱۱ با وجود پیشرفتهای چشمگیرش سیستمعامل لمسی ایدئالی بهحساب میآید و نه نرمافزارهای ویندوزی متعددی از تعامل لمسی به شکلی بهینه استفاده میکنند. دلیل اصلی محبوبیت سرفیس پرو بحث حملپذیری است و در این زمینه، این مدل لپتاپها یک سروگردن از لپتاپهای تبدیلپذیر بالاتر هستند.
واقعیت این است که بین دستگاههای هیبریدی با سیستمعامل دسکتاپ، بهمعنای واقعی کلمه محصولی در سطح سرفیس پرو ۸ وجود ندارد و مایکروسافت با تمام شکستها و اشتباهاتش، بهنظر میرسد دربارهی فرمفاکتور آیندهی لپتاپهای هیبریدی بهدرستی پیشبینی کرده است.