ایجاد فاجعه امنیتی بزرگ با فیلترینگ تلگرام، به بهانه ایجاد امنیت

{title limit=50}

چهار سال از حکم قضایی بیژن قاسم‌زاده (قاضی‌ای که در خرداد ۹۹ محاکمه شد) برای فیلترینگ تلگرام گذشت و در این مدت تحلیل‌های فراوانی درباره مضرات و تبعات این اتفاق بزرگ در زندگی دیجیتال ایرانیان منتشر شده است. معدود موافقان حکم فیلترینگ تلگرام در ایران (همچون فیلترینگ سایر شبکه‌های اجتماعی) هم اهداف اشتباهی را دنبال می‌کردند و هم تصور اشتباهی از تکنولوژی داشتند؛ برای همین نه‌تنها به اهداف سلبی یا ایجابی خود نرسیدند، که در بسیاری موارد با این کار اوضاع را فاجعه‌بارتر کردند. مسدودکنندگان این پیام‌رسان محبوب خوش‌خیالانه تصور می‌کردند با فیلترینگ تلگرام، مردم با آغوش باز به سراغ پیام‌رسان‌های جایگزین ایرانی خواهند آمد و کنترلگری و حکمرانی بر پیام‌های خصوصی مردم و محتواهای عمومی رسانه‌های آنلاین راحت‌تر خواهد شد.

درحالی‌که امروز پس از انتشار آمارهای متعدد و اظهار نظر مدیران بسیاری از پیام‌رسان‌های بومی، اشتباه بودن چنین تصوراتی ثابت شده است. امروز حتی طراحان طرح صیانت نیز به اشتباه بودن حکم مذکور اذعان دارند، اگرچه به‌دنبال راهکارهای جایگزین برای همان اهداف اشتباه هستند!

اما مسدودکنندگان چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟ اجازه دهید به چند بند از حکم منتشرشده در این رابطه مراجعه کنیم و ببینیم هواداران دوآتشه چنین دیدگاه‌هایی تا چه حد به اهدافشان رسیده‌اند.

۱. دلایل امنیتی نظیر «اخلال در وحدت ملی، اقدام علیه امنیت کشور ازطریق گروهک‌های تروریستی، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» و... بخش عمده‌ای از دلایل مورد اشاره در این حکم است. به نظر می‌رسد این دغدغه به‌طور خاص در پی اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و فعالیت برخی کانال‌های تلگرامی پررنگ شده است. اما پس از وقایع سال ۹۸، جا دارد بپرسیم فیلترینگ تلگرام چقدر در رسیدن به این هدف مؤثر بود؟ آیا این مسیر و این نگاه به چیزی غیر از قطع اینترنت منجر می‌شود؟ آیا امروز به واسطه فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی پرکاربرد، ایرانی‌ها «امنیت» بیشتری دارند؟ برای پاسخ به این سؤال، بهتر است به این موضوع از منظر دیگری بپردازیم.

۲. «جمع‌آوری اطلاعات مردم و کشور و دسترسی بیگانگان به حریم خصوصی» از دیگر دلایل ذکرشده در توضیحات دادستانی برای فیلترینگ تلگرام بوده است. دغدغه‌ای که طراحان شبکه ملی اطلاعات و طرح صیانت نیز همواره آن را گوشزد می‌کنند؛ اما آنچه شاید تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، خیانت بزرگی بود که مسدودکنندگان در حق امنیت کاربران ایرانی انجام دادند که منجر به آن شده که امروز با فاجعه امنیتی فراگیری برای ایرانیان مواجه باشیم.

با مسدودسازی تلگرام به‌عنوان اصلی‌ترین پیام‌رسان مورد استفاده در کشور، میلیون‌ها کاربر در مدت کوتاهی به ناچار انواع اپلیکیشن‌های فیلترشکن را روی گوشی خود نصب کردند. بسیاری از این اپلیکیشن‌ها در واقع بدافزارهایی هستند که از منابع نامعتبر نصب می‌شوند و با دسترسی‌های غیرضروری امنیت کاربران را به مخاطره می‌اندازند. اما خبر وحشتناک‌تر برای فیلترکنندگان آن است که استفاده فراگیر فیلترشکن‌ها به‌طوری‌که اغلب مواقع در بسیاری از گوشی‌ها فعال هستند، منجر به آن شده که «تمام» پهنای باند کاربران به سرورهای نامعلوم و نامشخصی منتقل شود و امکان شنود و پایش را برای بازیگران مختلف این کانال ارتباطی ناامن فراهم کند. گذشته از امکان رصد فعالیت کاربران ایرانی (users activity log) از این طریق، بسیاری از وب‌سایت‌ها هنوز از رمزنگاری امن SSL بهره نمی‌برند و بسیاری از اطلاعات به صورت Plain Text در بستر اینترنت و ازطریق این وی‌پی‌ان‌ها رد و بدل می‌شوند که تمام آن‌ها کاملاً قابلیت شنود دارند.

چنین فاجعه امنیتی‌ای در حالی رخ می‌دهد که هیچ‌یک از مسئولان و نهادهای مربوطه تاکنون در این رابطه اظهار نظری نداشته‌اند و به تبعات ضدامنیتی حکم فیلترینگ تلگرام و استفاده گسترده از جاسوس‌افزارها اشاره‌ای نکرده‌اند. علاوه‌براین، مسئله مهم دیگر افزایش مصرف پهنای باند بین‌المللی به واسطه استفاده از فیلترشکن‌ها است؛ زیرا برای مثال کاربری که به‌خاطر تلگرام، فیلترشکن خود را به صورت دائمی روشن نگه می‌دارد، وقتی ویدئویی را در یک شبکه VOD داخلی نیز مشاهده می‌کند در واقع تمام پهنای باند مصرفی مربوط به آن پلتفرم نیز ازطریق فیلترشکن به خارج از ایران رفته و باز می‌گردد و این رفت و برگشت هم از نظر خروج ارز، هم محدودیت منابع پهنای باند و هم مدیریت گذرگاه مرزی اینترنت فاجعه بزرگ دیگری را رقم می‌زند.

بنابراین می‌توان گفت مسدودسازان تلگرام نه‌تنها با این کارشان نتوانستند جلوی «دسترسی بیگانگان به حریم خصوصی و داده‌های شهروندان ایرانی و جاسوسی به نفع اجانب» را بگیرند، که به مراتب فاجعه جبران‌ناپذیر بزرگتری را رقم زدند.

حامد بیدی

۳. جلوگیری از «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» نیز یکی دیگر از دلایلی است که هواداران مسدودسازی شبکه‌های اجتماعی خارجی از آن نام می‌برند. مسئله فیک‌نیوزها در شبکه‌های اجتماعی مسئله بسیار مهمی در تمام دنیا بوده و دولت‌ها را به فکر چاره‌اندیشی انداخته؛ اما فیلترینگ یک پیام‌رسان به مثابه پاک کردن صورت مسئله به جای حل کردن آن است.

در این رابطه ذکر دو نکته را ضروری می‌دانم. اول آنکه تلگرام نسبت به جایگزین امروزی آن در ایران یعنی واتساپ در این زمینه تمهیدات بهتری را اندیشیده است. برای مثال پیام‌های فوروارد شده در تلگرام به صورت پیش‌فرض با ذکر منبع ارسال می‌شوند و این موضوع رهگیری منبع محتواها را برای کاربران راحت‌تر می‌کند. این در حالی است که در واتساپ پیام‌ها بدون هیچ نام و نشانی از نگارنده یا منتشرکننده اصلی فوروارد می‌شود که زمینه‌ساز داغ‌تر شدن بازار شایعات و اخبار دروغ است.

نکته دوم در این زمینه نیز مربوط به از بین بردن اعتماد مردم به رسانه‌های اصلی و رسمی به واسطه سانسورها و دخالت‌های حاکمیتی در محتوای آن‌ها است. نگاه مسدودگران و صیانت‌طلبان ناشی از عدم درک درست از ماهیت نامتمرکز رسانه‌های اینترنتی و عدم درک پارادیم شیفت رسانه‌ای است که اتفاق افتاده؛ در روزگاری که هر کاربر صاحب نوعی رسانه است، آن‌ها تصور می‌کنند هنوز می‌توانند به شکل سلبی رسانه‌های اینترنتی امروز را کنترل و محدود کنند و به جای یافتن اشکال در استراتژی رسانه‌ای خود و تقویت راهکارهای ایجابی برای جلب اعتماد مردم همچنان در پی استفاده از روش‌های قبل از روزگار فراگیری اینترنت هستند.

۴. «انتشار، توزیع و تجارت انواع محتوای مستهجن» نیز از دیگر دلایلی است که در بیانیه صادرشده توسط قاضی فیلترکننده تلگرام ذکر شده است. این در حالی است که همان‌طورکه گفته شد امروز به واسطه نصب میلیون‌ها فیلترشکن، نه‌تنها اکثر کاربران هنوز به تلگرام دسترسی دارند؛ بلکه با نصب این فیلترشکن‌ها توسط کودکان، آن‌ها درمعرض محتواهای نامتناسب بسیار بیشتری قرار گرفته‌اند. امروزه حتی بسیاری از پدر و مادرها برای نصب فیلترشکن از فرزندان خود کمک می‌گیرند که این امر نشان‌دهنده شکست کاملی است که دربرابر توزیع محتواهای پورنوگرافی و خشونت‌آمیز به‌خصوص برای کودکان اتفاق می‌افتد.

این‌ها گزیده‌ای از مهم‌ترین دلایلی بود که در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۹۷ توسط دادستانی تهران برای فیلتر شدن تلگرام اعلام شده بود که از همان ابتدا مورد اعتراض کارشناسان حوزه‌های مختلف قرار گرفت. اقدامی که به نظر می‌رسد با وجود شکست کامل در رسیدن به اهداف، هنوز به شکل عجیبی توسط گروه کوچکی از افراد غیرمتخصص و تندرو در قالب طرح صیانت یا مصوبات ذیل شبکه ملی اطلاعات پیگیری می‌شود. امروز با وجود فیلترینگ تلگرام، یوتیوب، توییتر، فیسبوک و بسیاری از شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی دیگر شاهد آن هستیم که بدبینی کاربران ایرانی نسبت به پلتفرم‌های بومی بیش از همیشه شده و در مواردی عدم استفاده از پیام‌رسان‌های ایرانی تبدیل به یک کنش مدنی نمادین توسط کاربران ایرانی شده است.






ارسال نظر

عکس خوانده نمی‌شود
5